برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
عید نوروز از اعیاد کهن ما ایرانیان است. رسم و رسوم و قصه ها و افسانه های زیبایی داره . قبلا شما بچه های عزیز مام پلاسی رو با شب یلدا و رسوم شب یلدا و ننه سرما آشنا کردم . امروز قراره در مورد عمو نوروز و ارتباطش با ننه سرما ، همچنین حاجی فیروز صحبت کنیم . داستان عمو نوروز و ننه سرما، از افسانه های قدیمی سال کهنه به سال نو است. پیر مردی که بابا نوروز یا عمو نوروز خوانده می شود، به دیدار پیرزنی می رود به نام ننه سرما، که به گونه ای بانوی بابا نوروز شمرده می شود. بر پایه افسانه هایی که سینه به سینه نقل شده اند، ننه سرما در درازی سال، تنها در این شب است که می تواند بابا نوروز را ببیند . پس در این شب ننه سرما، عمو نوروز را وا می نهد و به راه خود می رود تا در سال آینده این دو باز هم در همین شهر یک دیگر را ببینند. به روزترین دیزاین سفره ی هفت سین 22 مکان دیدنی و سرسبز ایران برای نوروز اما دیدار زن و عمو نوروز اتفاق نمی افتد زن هیچوقت در زمان عمو نوروز بیدار نیست، آن قدر خانه را روفته و روبیه کارکرده که خوابش برده زن صاحب خانه است و مرد مسافر، و این سفر همیشه ادامه دارد، داستان عمو نوروز داستانی عاشقانه است عمو نوروز منتظر زنی است. آن ها میخواهند با هم ازدواج کنند. براساس یک باور قدیمی نامزد عمو نوروز یک ماه مانده به نوروز به دارکوب ها و چرخ ریست ها می گوید که از برگ نورس درختان و گل های نوشکفته، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماه است ببافد. در زمانهای دور تاجری مردمدار، ، غلامش را با جامهای قرمز و داریه به کوچه پسکوچههای شهر میفرستاد تا آمدن بهار را با صدای بند و اشعار خندهدار، نوید دهد. بعد ها این عمل خیر، به صورت رسم شد و مردم بیشتری که هر کدام در ایام طول سال به پیشه خود مشغول بودند، لباس شاد قرمز میپوشدند و در سطح شهر با پایکوبی و آواز، آمدن بهار را مژده میدادند و با کودکان شوخی میکردند؛ به این ترتیب، حال و هوای نوروز ، روزهای پایانی زمستان را زیباتر میساخت. سبزه بیار سیر بیار سیب و سماق گیر بیار سنجد و سرکه پیدا کن در وسط سفره گذار وقتی که گوید آن عمو آی سمنو آی سمنو صداش بزن بیاد جلو کاسه بده بخر ازو ماهی و آردو آب وشیر سبزه و گل، نان و پنیر شمع و گلاب، خوب بیار هرچیزی لازمه بیار سفره بینداز به زمین تمام سین ها رو بچین کاسه به کاسه ظرف به ظرف درست و پاکیزه بچین تا با خوشی سال دگر با شادی و بی دردسر آسوده زندگی کنی از غم و غصه بی خبر کودک من، بهارمن مایه ی افتخار من، عیدت مبارک کودک مهربان من، بلبل خوشزبان من، عیدت مبارک ای گل خوبروی من، طوطی قصه گوی من، عیدت مبارک کودک من ، امید من ، بخت خوش سفید من، عیدت مبارک نوروز آمده سبزه رو بیار آچین و واچین نوروز آمده سفره رو بچین دستاتو وا کن بالا بیار شکر خدا رو به جا بیار.. نوروز امده فصل بهاره نم نم بارون داره می باره ماهی کوچیک توو سفرمون داره میگه که: فصل بهاره… دستاتو وا کن بالا بیار شکر خدا رو به جا بیار بهار یواش یواش میاد بازم صدای پاش میاد حسنی صداشو میشنوه خنده روی لباش میاد حسنی بهارو دوست داره شکوفهها شو دوست داره وقتی که بلبل میخونه حسنی صداشو دوست داره خوب میدونه فصل بهار فصل گل و شاپرکه دلش می خواد داد بزنه عید شما مبارکه میخواد خودش مثل بهار نو بشه و تازه بشه تو دفتر نقاشیاش عکس بهارو بکشه «شکوه قاسم نیا» تو کوچه و محله پر شده از عطر یاس تو شاخه درختها شکوفههای گیلاس خانه مادر بزرگ شلوغ و پر هیاهو محله قدیمی کوچههای تو در تو تو جشن عید نوروز نقل و نبات و آجیل اول میریم دیدن بزرگترهای فامیل بهار رسیده از راه با عطر و بوی نسیم یکی یکی به فامیل نوروزو تبریک می گیم پدر بزرگ دوباره به همه عیدی میده بچه ها شاد و خندون دوباره جشن عیده کلاغه روی دیوار صدا میکرد قار و قار میگفت خبر خبردار اومده فصل بهار هوا شده پاک پاک سبزه دراومد از خاک برفها دیگه آب شدن چشمهها پر آب شدن بهار و عید نوروز آمده اند از امروز در این بهار زیبا دنیا شده با صفا گر میخواهید برای عید نوروز به بچههای فامیل کتاب عیدی بدهید، پیشنهاد ما به شما این15 کتاب است. کتابهایی که نه تنها هدیه خوبی برای کودکان هستند، بلکه آنها را هرچه بیشتر با نوروز آشنا میکنند. نویسنده مریم فیاضی، انتشارات فاطمی، مناسب گروه سنی ۷ تا ۹ سال نویسندگان فریده فرجام و م. آزاد، انتشارات کانون پرورش فکری، مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ سال و ۷ تا ۹ سال آخرین روزهای اسفند سپری میشد و همه مردم در انتظار بهار بودند. عمو نوروز میدانست که وقت آمدنش رسیده. کولهبارش را بر دوش انداخت و به راه افتاد. نویسندگان اعظم محبوبی و فرمهر متجزی، انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی، مناسب گروه سنی ۷ تا ۱۲ سال نویسنده شکوه قاسمنیا، انتشارات کانون پرورش فکری، مناسب گروه سنی ۷ تا ۹ سال شکوه قاسمنیا یکی از شیرینترین قصه گویان کودکی ما و کودکان ماست. او در این داستان شعر و نثر را بههم آمیخته و داستانی ساخته که در ذهن خواهد ماند. تصویرگری کتاب را خانم فریبا بندی با روشی نو انجام دادهاند. رنگهای شاد و استفاده از حجم در تصویرگری باعث واقعی جلوه دادن تصویرها شده و کودک را مجذوب داستان میکند. بود و بود و بود، یکی نبود. یکی هم بود که اسمش نوروز بود. صدایش میکردند، عمو نوروز. خانه عمو نوروز، نه روز زمین بود و نه توی آسمان. نه دور بود و نه نزدیک. کجا بود؟ توی دل آدمها! یکی هم بود که عمو نوروز را از همهٔ دنیا بیشتر دوست داشت. کی بود او؟ خاله نوبهار! قصه عمو نوروز و خاله نوبهار به شکلهای مختلف سینه به سینه و نسل به نسل روایت شده و همین خاصیت ماندگاری اوست. اما حلاوت و شیرینی برخی روایتها مثل قند است! آب میشود در دهان! مخصوصا اگر قصه با شعر همراه شده باشد. تصویرگری کتاب را خانم فریبا بندی با روشی نو انجام دادهاند. رنگهای شاد و استفاده از حجم در تصویرگری باعث واقعی جلوه دادن تصویرها شده و کودک را مجذوب داستان میکند. این کتاب یکی از بهترین کارهای کانون پرورش فکری کودکان است که با قیمت بسیار مناسب میتوان به همه کودکان نزدیکتان هدیه دهید و در خاطر آنها بمانید. نخستین روز جهان، داستانهای شاهنامه بازآفرینی محمدرضا یوسفی تصویرگری حسن عامه کن نشر خانه ادبیات گروه سنی ج و د نوشته محمدهادی محمدی تصویرگری نوشین صفاخو موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان گروه سنی ب و ج در آن دور دورها، در آن سرزمینها که کوههایش بلند بود، و درههایش بزرگ بود، و سنگهایش پوشیده از برف بود و باد تو برفها میپیچید و هوو هوو راه میانداخت، ننه سرما زندگی میکرد. ننه سرما زمستان را خیلی دوست داشت. او با لباس بلند گلیخی، موهای سفید برفی، کاری نداشت جز این که سرمای دنیا را افزون کند. اما او خیلی تنها بود. هیچ دوستی نداشت تا با او از زمستان بگوید. از گلهای یخ، از پرندهها، از روباهها، از گرگها، از گوزنها. هیچ کسی نبود جز عمو نوروز که توی سرزمین بهار زندگی میکرد و خانهاش پر بود از گلهای رنگارنگ و گیاهان قشنگ و هرجا که میرفت با خود سبزی و زندگی میبرد. وقتی که زمستان و بهار به هم میرسیدند، ننه سرما هم به عمو نوروز میرسید و اتفاق قشنگی میافتاد... محمدهادی محمدی از آن نویسندگان خوبی است که قلمش چه در تحقیق ادبیات کودکان و چه در نگارش داستان کودک بی اندازه موثر و خلاقانه است. تصویرگریهای کتاب که به قلم نوشین صفاخو جان گرفته، طرح تازهای دارد و پر است از جزئیات دوست داشتنی زمستان و بهاری! همه در آمد این کتاب با شعار «همه کودکان حق دارند کتاب با کیفیت بخوانند» متعلق است به فرهنگ و مطالعات کودکی فرزندان سرزمینمان. نوشته سروش چیت ساز، محمود برآبادی انتشارات سوره مهر گروه سنی ج توی شکرستان همه از نوروز و بهار آمدن عید خوشحال نبودند؛ ظفر شکرستانی منش، معروف به ظفر دزده، هیچجوری از آمدن نوروز خوشحال نبود. و تصمیم گرفت وقتی عمو نوروز به دیدار ننه سرما آمد او را بگیرد و داستان دیگری برای آن سال رقم بزند. نوشته مهدی مردانی تصویگری علی پاک نهاد نشر آریا نوین گروه سنی الف و ب تا زمستون میرسید ننه سرما میاومد خونههای مردمو دونه دونه در میزد بقچهای داشت با خودش پر بارون پر برف ننه سرما اینجوری داشت برای همه حرف فصل سرما رسیده کرسی رو به پا کنید شب چله رسیده دور هم صفا کنید جز ننه سرمای ما یه عمو نوروزی بود وقتی که خورشید خانم پا میشد از خواب ناز ، عمو نوروز میاومد با گل و شکوفه باز نوشتهی پرویزفکرآزاد ، اولین کتاب قصه گویای گیلکی کودکان است که به صورت متن و صوت وجود دارد. این یک قدم کوچک برای خدمت به ترویج گویش بین کودکان و حتی بزرگسالان است. داستان سرشار از ترانه و موسیقی است و توسط تیم اجرایی قوی تهیه شده است. کتاب نوروز عموی زودباموی یا دیر باموی را با بچه ها و خانواده بخوانید و گوش کنید و لذت ببرید. به کودکان و عزیزانتان در عید هدیه بدهید. افسانه ی عمو نوروز و ننه سرما:
داستان حاجی فیروز:
شعرهای کودکانه در مورد نوروز
شعر هفت سین کودکانه
شعر کودکانه عیدت مبارک
نوروز
شعر حسنی بهارو دوست داره
شعر عیدی پدربزرگ
شعر کلاغه میگه خبردار
معرفی کتاب های کودکانه ی عید نوروز برای عیدی دادن به بچه ها
1. عید امسال نه مثل هر سال
2. عمو نوروز
3. نوروز
4. قصه عمو نوروز و خاله نوبهار
5. بنفشههای عمونوروز
6. عمو نوروز و چهل دزد
7. ننه سرما و عمو نوروز، بخون و بچین
8. “نوروزعموی! زود باموی یا دیر باموی!