برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
راهکار برای غلبه بر ترس کودک.jpg

روش های کاربردی برای مقابله با ترس کودکان _ سال 2022

ترس بخشی از دوران کودکی است. ما به عنوان والدین همیشه می خواهیم احساس بهتری در بچه ها ایجاد کنیم. اما کارشناسان می گویند که والدین نمی توانند و نباید همیشه در کنار بچه ها باشند تا به آرامش کودکان کمک کنند. آموزش به کودکان، اینکه چگونه ترس های دوران کودکی را به تنهایی مدیریت کنند، اعتماد به نفس و استقلال را در آنها ایجاد می کند.در این مقاله روش های کاربردی و آسانی به شما والدین آموزش داده خواهد تا بتوانید ترس کودک خود را مدیریت کنید و به کودک نیز بیاموزید. با مام پلاس همراه باشید...

ترس های عادی دوران کودکی

 

 

 آیا ترس برای کودکان طبیعی است؟

 

 

 این طبیعی است که کودکان گاهی اوقات احساس ترس کنند.  ترس احساسی است که می تواند به بچه ها کمک کند محتاط باشند.  چیزهایی که جدید، بزرگ، پر سر و صدا یا متفاوت هستند در ابتدا برای کودکان ترسناک به نظر می رسند.  والدین می توانند به کودکان کمک کنند که احساس امنیت و راحتی داشته باشند.

 

 

 بچه ها از چه چیزی می ترسند؟

 

 

 چیزی که بچه ها از آن می ترسند با رشدشان تغییر می کند.  برخی از ترس ها در سنین خاص رایج و طبیعی هستند.

 مثلا:

 نوزادان اضطراب غریبی را احساس می کنند. 

 

وقتی نوزادان در حدود 8 تا 9 ماهگی هستند، می توانند چهره افرادی را که می شناسند تشخیص دهند.  به همین دلیل است که چهره های جدید می توانند برای آنها ترسناک به نظر برسند، حتی یک پرستار بچه یا خویشاوند جدید. آنها ممکن است گریه کنند یا به والدین خود بچسبند تا احساس امنیت کنند.

 

 کودکان نوپا اضطراب جدایی را احساس می کنند.

 

 

 

  در زمانی بین 10 ماهگی تا 2 سالگی، بسیاری از کودکان نوپا شروع به ترس از جدایی از والدین می کنند.  آنها نمی خواهند والدین، آنها را در مهدکودک یا هنگام خواب رها کنند. ممکن است گریه کنند، بچسبند و سعی کنند نزدیک والدین خود بمانند.

 

 بچه های خردسال از چیزهای " تخیلی" می ترسند. 

 

 

 

کودکان 4 تا 6 ساله می توانند تصور و تخیل کنند.  اما آنها همیشه نمی توانند تشخیص دهند که چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست. برای آنها هیولاهای ترسناکی که تصور می کنند واقعی به نظر می رسند. آنها از چیزی که ممکن است زیر تخت یا در کمد آنها باشد می ترسند. بسیاری از کودکان از تاریکی و هنگام خواب می ترسند. برخی از رویاهای ترسناک می ترسند. کودکان خردسال همچنین ممکن است از صداهای بلند مانند رعد و برق یا آتش بازی بترسند.

 

ویدئوی ترس کودک از حشرات

 

 

 بچه های بزرگتر از خطرات زندگی واقعی می ترسند.

 

 

 

وقتی بچه‌ها 7 سال یا بزرگتر هستند، هیولاهای زیر تخت نمی‌توانند (خیلی) آنها را بترسانند، زیرا می‌دانند که واقعی نیستند. در این سن، برخی از کودکان شروع به ترس از چیزهایی می کنند که ممکن است در زندگی واقعی اتفاق بیفتد.  آنها ممکن است این ترس را داشته باشند که یک "مرد بد" در خانه باشد. آنها ممکن است در مورد بلایای طبیعی که درباره آنها می شنوند احساس ترس کنند. آنها ممکن است بترسند آسیب ببینند یا یکی از عزیزانشان بمیرد. بچه‌های مدرسه‌ای ممکن است در مورد تکالیف مدرسه، نمرات یا قرار گرفتن در کنار دوستان خود نیز احساس اضطراب کنند.

 

 

 نوجوانان و جوانان ممکن است ترس های اجتماعی داشته باشند.

 

 

 

آن‌ها ممکن است در مورد ظاهرشان یا اینکه مناسب هستند یا خیر، مضطرب شوند. ممکن است قبل از ارائه گزارش در کلاس، شروع مدرسه جدید، شرکت در یک امتحان بزرگ یا بازی در یک بازی بزرگ، احساس اضطراب یا ترس کنند.

 

 

 پس چگونه به بچه ها کمک کنیم که احساس شجاعت کنند؟ 

 وقتی فرزندم می ترسد چگونه می توانم به او کمک کنم؟

 

ویدئوی ترس کودک از هیولا

 

وقتی فرزندتان می ترسد، می توانید با انجام این کارها به او کمک کنید:

 

اول، بچه ها نیاز به تمرین دارند.

 

این بدان معناست که والدین باید خیالشان راحت باشد که به بچه‌ها اجازه می‌دهند هنگام فهمیدن مسائل کمی ناراحت شوند.

 

 به فرزندتان کمک کنید، در مورد چیزی که او را می ترساند صحبت کند.

 

بچه ها همیشه کلماتی برای توضیح چیزی که از آن می ترسند ندارند.  با پرسیدن سوالات خاص کمک کنید. به عنوان مثال اگر کودکی از سگ ها می ترسد، می توانید بگویید: "چه چیزی سگ ها را ترسناک می کند؟" "آیا سگ خاصی وجود دارد که از آن می ترسی؟" هنگامی که درک بهتری نسبت به چیزی که فرزندتان از آن می ترسد به دست آورید، ایده روشن تری در مورد چگونگی کمک به او برای حل آن خواهید داشت.

 

 به فرزندان خود اجازه دهید بدانند که ترس های آنها را جدی می گیرید،

 

حتی اگر به نظر شما ترسناک نباشند. به عنوان مثال، به جای «اوه، بیا، ترسناک نبود!»  سعی کنید، بگویید "من کنارتم عزیزم" هنگامی که آنها احساس اطمینان کردند، می توانید در مورد این موضوع با هم صحبت کنید تا به آنها کمک کنید شجاع باشند. تعیین اهدافی که دسترسی به آنها آسان باشد، مانند موافقت با نوازش کردن یک سگ اهلی ، تصمیم خوبی برای شروع است.

 

با گفتن «اشکال ندارد، تو در امان هستی، من اینجا هستم»،

 

به نوزاد، کودک نوپا یا کودک بسیار خردسال خود دلداری دهید.  اجازه دهید فرزندتان بداند که برای محافظت از او آنجا هستید. با آغوش گرفتن و کلمات آرامش بخش به فرزندتان کمک کنید احساس امنیت کند.

 همانطور که کودک شما رشد می کند، صحبت کنید و گوش دهید. آرام و آرامش بخش باشید. به کودک خود کمک کنید تا احساسات را در قالب کلمات بیان کند. به بچه ها کمک کنید چیزهای جدید را امتحان کنند.

 

 به کودک خود کمک کنید تا زمانی که او را در آغوش می گیرید به افراد جدید عادت کند

 

 

و اجازه دهید احساس امنیت کند.  به زودی، فرد جدید برای کودکتان دیگر غریبه به نظر نمی رسد.

هنگامی که این ترس ها افزایش می یابد، غریزه طبیعی ما به عنوان والدین اغلب تسکین و آرامش است. زیر تخت چیزی نیست، قول می دهم!  اما، در واقع، والدین نمی‌توانند و نباید همیشه در کنار بچه‌ها باشند تا آرام شوند. آموزش دادن به فرزندتان که چگونه ترس‌هایش را بدون دخالت والدین مدیریت کند، به او کمک می‌کند اعتماد به نفس و استقلالی را ایجاد کند که برای کنترل بیشتر و ترس کمتر، هم اکنون و هم وقتی که بزرگ می‌شود، به او کمک می‌کند.

 در ابتدا اجازه دهید کودک نوپایتان برای مدت کوتاهی از شما دور باشد. وقتی نیاز به جدایی از فرزندتان دارید، بگویید که برمیگردید، یک بغل و لبخند بزنید و بروید. بگذارید فرزندتان یاد بگیرد که شما همیشه برمی گردید.

 

 برای فرزند خردسال خود که از تاریکی می ترسد، یک برنامه خواب آرام بخش داشته باشید.

 

 

برای فرزندتان داستان یا آواز بخوانید. اجازه دهید فرزندتان احساس امنیت و عشق کند.

 

ترس‌ها بخش اجتناب‌ناپذیر کودکی هستند: پنهان شدن پشت کاناپه در هنگام رعد و برق. مطمئن شدن از وجود چیزی در کمد، مثلا یک هیولا!  انجام آن بازی شبانه بی پایان! پنج دقیقه دیگر!  یک لیوان آب دیگر! همه اینها بخاطراین است که از رفتن به رختخواب خودداری کنند.

 

 به کودک خود کمک کنید به آرامی با ترس ها روبرو شود.

 

 

برای مثال، زیر تخت را با هم بررسی کنید.  با وجود شما برای حمایت از او، اجازه دهید فرزندتان خودش ببیند که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. به او کمک کنید شجاعت خود را احساس کند.

 تصاویر ترسناک، فیلم‌ها یا نمایش‌هایی که کودکان می‌بینند را محدود کنید، اینها می توانند باعث ترس شوند.

 

 به کودکان و نوجوانان کمک کنید تا برای چالش‌هایی مانند آزمون‌ها یا گزارش‌های کلاس آماده شوند.

 

بگذارید بدانند که به آنها اعتماد دارید و قبولشان دارید.

 

 

ویدئوی ترس کودک از مدفوع کردن

 

 آیا ترس فرزندم طبیعی است یا ما به کمک بیشتری نیاز داریم؟

 

 

 اکثر بچه ها با حمایت ملایم والدین خود با ترس های عادی کنار می آیند. همانطور که رشد می کنند، بر ترس هایی که در سنین پایین تر داشتند غلبه می کنند.

 

مدیریت ترس ها زمان می برد، بنابراین صبور باشید و بچه ها را تحسین کنید. بیشتر ترس ها بخش طبیعی دوران کودکی هستند. با این حال، برخی از بچه ها شرایط سخت تری دارند و برای رفع ترس ها به کمک بیشتری نیاز دارند. اگر کودکی دارید که همیشه می ترسد، یا ترس هایی دارد که او را از تفریح ​​باز می دارد یا زندگی روزمره اش را مختل می کند، این می تواند نشانه ای از اضطراب باشد و ممکن است وقت آن رسیده باشد که از کمک پزشک استفاده کنید.

 

اگر ترس در فرزندتان وجود دارد، با پزشک خود صحبت کنید:

 

 1. افراطی به نظر می رسد یا اقتضای سنش است و طبیعی است.

 

2. باعث می شود کودک شما بسیار ناراحت شود یا عصبانی شود.

 

3. فرزندتان را از انجام کارهایی مانند رفتن به مدرسه، تنها خوابیدن یا دوری از شما باز می دارد.

 

 4. باعث علائم فیزیکی (مانند معده درد، سردرد یا ضربان قلب) می شود یا کودک شما احساس تنگی نفس، سرگیجه یا بیماری میکند.

 

 

 خود تنظیمی برای کنترل ترس در کودک

 

 

 پس چگونه به بچه ها کمک کنیم که احساس شجاعت کنند؟ کلید، یک مهارت نامرئی به نام خود تنظیمی است. خودتنظیمی اساساً توانایی پردازش و مدیریت احساسات و رفتارهای خودمان به روشی سالم است. این چیزی است که به ما این توانایی را می دهد که از خودمان حرف بزنیم یا چیزهایی را بدون اینکه به آنها عمل کنیم احساس کنیم. بیشتر بزرگسالان بدون فکر دوم، خود تنظیمی را تمرین می کنند. قبل از اینکه به خودتان اطمینان دهید که در یک اتاق تاریک واقعاً هیچ چیز ترسناکی وجود ندارد، یک لحظه احساس ترس کنید. اما برای کودکان، ایجاد خودتنظیمی نیازمند زمان، تمرین و فضا برای یادگیری است، این بدان معناست که والدین با اجازه دادن به بچه‌ها در هنگام فهمیدن مسائل کمی راحت می‌شوند.

 

 از ترس ها نترسید

 

 

 روانشناسان می‌گویند: «گاهی ترسیدن بخشی طبیعی و سالم از رشد است. در حالی که متأسفانه بچه‌ها گاهی اوقات با چیزهایی مواجه می‌شوند که واقعاً ترسناک هستند، بیشتر ترس‌های دوران کودکی از باغ‌ها یک تهدید واقعی را نشان نمی‌دهند - «هیولا» در کمد فقط یک کت قدیمی است که می‌خواستید اهدا کنید.  آنها در واقع فرصتی ایده آل برای کودکان فراهم می کنند تا بر روی مهارت های خود تنظیمی خود کار کنند.  اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، والدین باید ابتدا اضطراب خود را برطرف کنند.

 «ما می‌خواهیم به بچه‌ها این فرصت را بدهیم که گذر از موقعیت‌های سخت را تمرین کنند، اما برای بسیاری از والدین، گفتن این کار آسان‌تر از انجام دادن آن است.» وقتی فرزندتان را پریشان می بینید، مطمئنا دوست دارید حال آن را بهتر کنید، به خصوص اگر راه حل آسان به نظر برسد. اما، اگرهمیشه برای بهتر کردن حال فرزندتان تلاش کنید، به فرزند شما کمک کند که در لحظه کمتر بترسد (و احساس بهتری نسبت به شما داشته باشد) اما در دراز مدت می تواند یادگیری نحوه آرام کردن خود را برای او دشوارتر کند. «اگر بچه ها این پیام را دریافت کنند که مامان یا بابا همیشه برای آرام کردنشان در کنارشان هستند، انگیزه یا فرصت زیادی ندارند که یاد بگیرند چگونه خودشان این کار را انجام دهند.

 

 چگونه کمک کنیم تا ترس کودکان کم کم مدیریت شود؟

 

 

 البته این به معنای لغو تمام پشتیبانی نیست. ما درباره این صحبت نمی کنیم که ناگهان فرزندتان را در اتاق خواب تاریکش بگذارید و بگویید: «خداحافظ! شجاع باش! صبح میبینمت!" روانشناسان بالینی در این زمینه می گویند. هدف این است که به آرامی بچه ها را راهنمایی کنید تا زمانی که خودشان آماده شوند. ما می‌خواهیم داربست‌هایی را که آنها برای ایستادن خودشان نیاز دارند فراهم کنیم.»

 

ویدئوی کودکان ترسو

 

 

 برخی از ترس های رایج دوران کودکی عبارتند از:

 

تنها بودن

 

 تاریکی

 

 سگ یا سایر حیوانات بزرگ

 

 ارتفاعات

 

 گرفتن واکسن یا رفتن به پزشک

 

 صداهای ناآشنا یا بلند        

                                         

 هیولاهای خیالی زیر تخت

و...

 

آیا ترس های کودک من طبیعی است ؟؟

 

 

 ترسهای فرزندتان را بررسی کنید.

 

 

هنگامی که متوجه شدید دلیل ترس چیست، به فرزندتان اجازه دهید بداند که شما او را جدی می گیرید.  دکتر بوسمن می‌گوید: «وقتی کودکی چیزی را ترسناک می بیند، احتمال می دهد که ما به عنوان بزرگسال فکر نکنیم آن موضوع ترسناک است. اما ما همیشه می خواهیم احساسات آن را تایید کنیم تا به او کمک کنیم احساس شجاعت بیشتری داشته باشد و به نقطه ای برسد که بتواند خودش ترس را مدیریت کند.

 

 

 

 ایجاد یک برنامه برای مقابله با ترس کودک

 

 

 برای تعیین اهداف معقول با فرزندتان کار کنید. به عنوان مثال، اگر او معمولاً نیاز دارد که تا زمانی که به خواب برود با او در اتاق بنشینید، می توانید موافقت کنید که تا پایان هفته سعی کند چراغ را خاموش کند و خودش بخوابد. هنگامی که هدف را تعیین کردید، درباره مراحلی که برای رسیدن به آن انجام خواهید داد صحبت کنید و صبور باشید.

 

 به عنوان مثال:

 

 شب اول: موافقت کنید که دو کتاب بخوانید، چراغ‌ها را خاموش کنید، چراغ شب روشن کنید و سپس آرام با او بنشینید (بدون صحبت یا بازی) تا زمانی که او بخوابد.

 

 شب دوم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها را خاموش و چراغ شب را روشن کنید. اتاق را ترک می‌کنید و درست بیرون بیرون می ایستید نه در اتاق.

 

 شب سوم: یک کتاب بخوانید، سپس نور شب روشن و در بسته شود.

 

 شب چهارم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها خاموش و در بسته شود.

 

 تشویق کنید و صبور باشید. در نهایت، والدین باید به خاطر داشته باشند که تغییر، زمان می برد و ترس یک احساس بسیار قدرتمند است. ثابت قدم باشید و زحمات فرزندتان را تحسین کنید: مثلا بگویید «به نظر من واقعاً شجاع بودی که نیم ساعت در اتاقت ماندی. ببینم فردا می‌توانیم بیشتر برنامه را پیش ببریم یا نه!»

 اجازه دهید فرزندتان بداند که فکر می‌کنید می‌تواند با ترس‌هایش مقابله کند، حتی اگر هنوز مطمئن نیستید. با گفتن چیزهایی مانند "تو خیلی شجاع هستی!" این جمله می تواند به کودک شما کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد. بچه‌ها، به‌ویژه بچه‌های کوچک‌تر، ممکن است نیاز به چند بار تلاش داشته باشند، بنابراین اگر فرزندتان همچنان می خواهد وقت خواب را به تعویق بیاندازد و سومین لیوان آب را می‌خواهد یا حتی بعد از اینکه شما به اوشجاعت کافی را داده اید، هنوز از سگ‌ها در خیابان پنهان می‌شود، تسلیم نشوید.

 

 همه ترس ها یکسان نیستند

 

 کمک به کودکان برای یادگیری مدیریت ترس هایی که به طور منظم با آنها روبرو می شوند، مانند ترس از تاریکی یا ترس از رفتن به پزشک، ضروری است، اما همه ترس ها یکسان ایجاد نمی شوند.

 

 

 ترس‌هایی که در زندگی کودک اختلال ایجاد نمی‌کنند، همیشه نیازی به غلبه بر آن ندارند.  به عنوان مثال، اگر کودکی فیلم های ترسناک را دوست ندارد، خوب است. که این ممکن است در واقع گواهی بر مهارت های او در دفاع از خود باشد. گفتن اینکه «من اینها را دوست ندارم، نمی‌خواهم تماشا کنم» نشان دهنده ی این است که فرزندتان برای نیازهایش می ایستد و می گوید: «این حد من است».

 از سوی دیگر، اگر ترس‌های کودک شما دائمی و بیش از حد شدید است، یا شروع به تداخل در زندگی روزمره او کرده است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال کمک باشید.

علائمی که نشان می دهد ترس ممکن است چیز دیگری باشد عبارتند از:

 

1. نگرانی وسواسی: کودک شما روی موضوع ترس خود اصرار می کند، اغلب درباره آن فکر می کند یا صحبت می کند، یا حتی زمانی که محرک وجود ندارد. به عنوان مثال، ماه ها قبل از مراجعه بعدی به دندانپزشک، به شدت مضطرب می شود.

 

2. ترس هایی که توانایی کودک شما را برای لذت بردن از زندگی یا شرکت در فعالیت ها محدود می کند. به عنوان مثال، امتناع از رفتن به یک سفر، کلاسی ویا رفتن به پارک زیرا ممکن است سگ‌هایی در آنجا باشند.

 

3. ترس های شدید و خاص که باعث اختلال می شود.

 

4. نشانه‌های اضطراب شدید مانند حملات پانیک، رفتار اجباری یا اختلال، یا کناره‌ گیری از فعالیت‌ها، مدرسه یا خانواده.

 

 اگر به نظر می‌رسد ترس‌های فرزندتان ممکن است چیز جدی‌تری باشد، قرار ملاقاتی بگذارید تا با یک متخصص صحبت کنید تا ببینید آیا کمک بیشتری لازم است یا خیر.


برچسب ها

فائزه جرفی

فائزه جرفی

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود