برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
Polish_۲۰۲۱۱۰۳۱_۱۷۴۹۴۴۲۶۶.jpg

خدایان کهن و ارتباط آن با روانشناسی انگیزشی (قسمت اول)

تا به حال فکرکرده اید که چطور آشنایی با داستانهای اسطوره ای شما را با انگیزه تر میکند؟ با اولین قسمت از سری مقاله های شناخت شخصیت های اساطیری همراه شوید و داستان های کهن ر ا از جنبه ای تازه بررسی کنید.

هدف از نگارش این سری مقالات اساطیری ارتباط گیری صحیح شما با داستان های کهن بشری و شخصیت های خیالی، خودشناسی و احیای روحیه انگیزش درشماست.

کاربرد داستان های اساطیری

داستان های اساطیری و سمبولیک، همواره ابزار خوبی برای شناخت ما هستند. گرچه این داستان ها سالیان سال است که نقل می شوند و ریشه بسیاری از آن ها به هزاران سال پیش بر میگردد، اما همچنان مثال هایی قابل تعمیم و جذاب دارند.
علت این موضوع ظرفیت‌های مشترک انسان‌ها یا همان ناخودآگاه جمعی است.
ناخودآگاه جمعی پدیده ایست که در هر زمانی و مکانی در میان انسان ها مشترک است.

اساطیر چه هستند؟

اساطیر افسانه هایی از خدایان باستانی می باشند که عموما موضوعات جذاب و جالبی دارند. همه تمدن های بزرگ مانند ایران، رم، مصر و یونان، داستان های زیبای اسطوره ای دارند که خواندن آن ها ما را انسان با انگیزه تری خواهد کرد.

خواندن داستان های اسطوره ای چه تاثیری در زندگی ما دارد؟


اولین و مهم ترین تاثیری که آگاهی از این داستان ها برای شما دارد، خلق الگو انگیزشی است. به این دلیل که در داستان های کهن همیشه شخصیت هایی میبینیم که منتهای صفت هایی هستند که در ذهن بشر میگنجد. مثلا خدای خشم به بهترین وجه ممکن خشم را برای شما توضیح می دهد و انگیزه ایجاد میکند که سمت آن نروید.

همچنین جالب است بدانید در شهرهایی مثل اصفهان، در مکان هایی مانند حمام های عمومی قدیمی تصاویری از داستان های پهلوانی بر سر در حمام نصب می کردند تا مردم اول صبح که به حمام میروند، روحیه دلیری و شجاعت خود را حفظ کنند و با انگیزه وارد محیط کار خودشان بشوند.

داستان های اساطیری و تاثیر آن بر کودکان

توصیه میشود برای کودکانتان داستان های اسطوره ای انگیزشی را بخوانید زیرا لحن این داستان ها اسرار آمیز و جذاب است. گرچه گاها مجبور میشوید برخی مفاهیم را برای بچه ها توضیح دهید و اطلاعات آن ها را وسعت ببخشید ولی فایده اصلی این داستان ها،  هویت بخشی و ایجاد انگیزش در فرزند شماست. مثلا ممکن است وسط داستان فرزندتان بگوید من از فلان شخصیت خوشم می آید چون شجاع و باهوش است.
این الگو در ذهن کودک شما باقی می ماند و سال ها بعد همین الگو های خوب که شجاع، باتدبیر، زیبا و مهربان هستند اورا به سمت و سوی مثبت سوق می دهند به عکس شخصیت های بد، الگو هایی هستند که فرزند شما به آن ها تمایلی نشان نخواهد داد.

لازمه انتقال چنین مهارتی در شما که بتوانید به کودکانتان بیاموزید آشنایی درست و اساسی شما با داستان های اسطوره ای میباشد که در این مقاله و مقاله های آتی توضیحات لازم درباره اساطیر یونانی و نیز منابع اطلاعاتی دیگر هم به شما داده خواهد شد.

مطالعات انجام شده در خصوص اساطیر یونانی

از ارزشمند ترین مطالعاتی که تا کنون بر روی اساطیر یونانی انجام گرفته است میتوان به مطالعات یونگ تحت عنوان کهن الگو ها اشاره نمود.کهن الگو ها یا ارکتایپ ها حاصلی از ادغام روانشناسی و داستان های اساطیری تاریخی میباشد دربیان شفاف تر ادراکی که به جمعی به ارث رسیده‌است را کهن‌الگو یا سَرنمون می‌خوانند. 
آنچه در سری مقالات اساطیری قصد پرداخت به آن را داریم، ترکیبی از همین اصل روانشناسی تحلیلی(یعنی کهن الگو ها) با دانشی است که روانشناسی انگیزشی در اختیار ما قرار میدهد.

مزایا و معایب خودشناسی با کهن الگو ها

در زمانه ای که تست های روانشناسی و غیر روانشناسی زیادی بصورت رایگان در اختیار همه افراد قرار گرفته است، قطعا توقع داریم شناخت خودمان چندین پله آسان تر شده باشد اما در کمال تعجب آسترولوژی های غیر اصولی که تا حد زیادی با خرافات آمیخته شده و تحیلی های نادرست تست هایی از قبیل mbti که دست و پای شما را تا حدود زیادی بسته اند و منتظر اند برچست یک گونه شخصیتی بخصوص را بر شما بزنند، باعث وارونگی ماجرا شده و شناخت را سخت تر کرده اند.
برای درک بهتر منظورم، تصور کنید که شما به عنوان یک انسان منشوری هستید که چند وجه دارید، با تحلیل سطحی از یک تست روانشناسی شما یکی از وجه های خود را می بینید که به عنوان مثال میگوید شما فلان تایپ هستید و این خود یک تفکر محدود کننده است زیرا شما چندین وجه دیگر هم دارید و گاهی اوقات مانند تایپ های دیگری نیز رفتار میکنید.
به عبارت بهتر منشور چند بعدی شخصیت شما در یک محیط تک بعدی قرار میگیرد، حتما برای شما هم پیش آمده که گونه شخصیتی شما با کسی یکسان باشد اما اصطلاحا زمین تا آسمان با آن فرد متفاوت باشید‌!

به عقیده من آنچه حسن مطالعات یونگ را نشان میدهد توجه عمیق همین موضوع است وی همواره به عمق انسان، ظرفیت های انسان و خوبی و بدی های او توجه داشت.
به عبارت بهتر در نظریه کهن الگو های یونگی ما گفته میشود که ما هنگام تولد همچون صفحه سفیدی از کاغذ هستیم که بر آن طرح هایی از خطوط اولیه نقاشی برجسته شده و این همان شخصیت اصلی ماست اما تمام گونه های شخصیتی( اعم از زن یا مرد) درون ما با میزان های متفاوت وجود دارد.
این گونه های شخصیتی در هر انسانی با میزان متفاوتی هستند و ممکن است در جنبه منفی یا مثبت پدیدار شوند و در نهایت انسانی کامل تر خواهد بود که تمامی این جنبه ها را خوب بشناسد و همه ابعاد شخصیتیش را تا حد امکان در جنبه مثبت ارتقا ببخشد.
گرچه تنها با خواندن این حسن بزرگ به حسن این روش شناختی پی بردیم اما فراموش نکنید شناخت تک تک این ابعاد کاری بسیار زمانبر و بسیار عمیقی است که خرد زیادی را برای درک و تحلیل افراد می طلبد.

افراد با کهن الگو های خود چه می کنند؟

طبق آن چیزی که من به کرات پس از تست های اصولی کهن الگو ها دیده ام، هنگامی که افراد از کهن الگوی خود آگاه شدند، معمولا مانند انسانی که عطش شناخت دارد، بدنبال اطلاعات بیشتری از کهن الگوی خود میگردند و هنگامیکه از اسطوره خود مطلع شدند با سرنوشت او همزاد پنداری میکنند.
همین موضوع باعث خلق ماجرا برای آن ها می شود تا بیشتر مطالعه کنند و به تحقیق های بهتری درباره خودشان بپردازند زیرا این کار کسل کننده نیست و حالت داستانی دارد. انگار که سالیان سال قبل در کوه المپ خودشان را تصور میکنند.
دوستی داشتم که پس از خواندن چند کتاب اسطوره ای به من گفت: پس از تست دادن بلافاصله با آرتمیس که تایپ خودم بود، حس همدردی کردم و بعد وقتی داستان های افسانه ای را می خواندم، حس می کردم اگر در موقعیت هایی که اسطوره آرتمیس قرار گرفته بود وجود میداشتم، حتما همان کارها را می کردم.
این تصور دوستم برای من خیلی جالب بود چون خود من هم نسبت به تایپ خودم همین احساس را داشتم.
من به این نتیجه رسیدم که افراد بوسیله همانندسازی خودشان با موقعیت اسطوره هم خودشان را بهتر می شناسند و هم دیگران را بهتر درک می کنند زیرا الگو ها و ماجراهای مشابهی که دیده و شنیده اند را بصورت سمبولیک در داستان های کهن پیدا می کنند.

چگونه با اساطیر یونانی آشنا می شویم؟

همانطور که پیش تر گفته شد، منظور ما از نگارش سری مقالات اساطیری هرگز آشنایی شما با معقوله روانشناسی صرف نبوده است زیرا این موضوع بحثی تخصصی است که بعضا به مطالعات و دوره های زیادی نیاز دارد.

اما آنچه درباره اسطوره ها خواهیم گفت، چکیده ای از کارکتر داستانی آن ها و بخش هایی از گزیده از آن هاست که خوب است از آن ها بیاموزیم.
با این وجود، در خلال دسته بندی ها و نحوه توضیح اساطیر با کهن الگو ها وجوه مشابه بسیاری برای شما عزیزان به همراه مثال هایی اندک بصورت عمدی گنجانده شده که امید است به درک بهتر شما کمک کند‌.

دسته بندی آنچه در سری مقالات اساطیری خواهید خواند

اساطیر مرد

  • نسل اول خدایان مرد

خدایان یونان باستان شامل هادس، زئوس و پوزیدون بودند که پس از تایتان‌ها آمدند.

  • نسل دوم خدایان مرد

نسل دوم خدایان یونان باستان که اغلب پسران خدایان نسل اول(بخصوص زئوس) هستند و عبارتند از آرس، هرمس، دینوسوس، هفائستوس و آپولو.

اساطیر زن

  • خدابانوهای وابسته به مردان

خدایانی که در داستان های اساطیری به گونه ای به خدایان مرد وابستگی فکری و احساسی داشته اند و عبارتند از هرا، دیمیتر و پرسفون.

  • خدابانوهای مستقل از مردان

الهه هایی که شخصیت های مستقلی از مرد ها داشتند و عبارت اند آرتمیس، آتنا و هستیا.

  • خدابانوی کیمیاگر

در این دسته بندی تنها یک الهه قرار دارد که آفرودیت می باشد.

در مقاله های آینده به هر کدام از این دسته بندی ها بصورت جداگانه خواهیم پرداخت و شما را با شخصیت های این کهن الگو ها آشنا خواهم کرد.

منتظر مقاله های اساطیری دیگرهم باشید.

همچنین بخوانید: خدایان کهن و ارتباط آن با روانشناسی انگیزشی (قسمت دوم)


لادن هاشمی

لادن هاشمی

علاوه بر مقاله نویسی ، به مطالعه و تحقیق در زمینه های ادبیات،فلسفه،روانشناسی و جامعه شناسی و هنر بسیار علاقمندم و آشپزی رو تازه شروع کردم و امیدوارم بتونم مطالب مفیدی باهاتون در اشتراک بذارم.

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود