فیلتر های ذهنی

فیلتر های ذهنی

مقدمه

در این مقاله قصد داریم به فیلتر های ذهنی، چگونگی کارکرد آن ها،تاثیرشان بر کیفیت زندگیمان و تبدیل فیلتر های ذهنی مخرب به فیلتر های ذهنی سازنده بپردازیم.

ذهن همه ما از مجموعه ای باورهاوعقاید وارزش ها تشکیل شده است که حاصل تجربه سال های زندگی ما و ویژگی های فکری هستند که والدی ، جامعه وگذشته خودمان آن را ساخته و پرداخته است. 
ذهن ما هنگامیکه قرار است چیزی را بپذیرد یا با مطلب یا پدیده تازه ای مواجه شود آن مطلب یا پدیده یا موضوع را از فیلترهای عقاید و ارزش ها و سبک تفکری که در تمام این سال ها داشته ایم عبور میدهد.
بنابراین نوع دیدگاه ما به موضوعات کنونی همواره بسته به اتفاقاتیست که در گذشته برای ما رخ داده.

برای درک بهتر این موضوع فردی را در نظر بگیرید که در روابط عاطفی گذشته با خانواده یا دوستان خودش شکست و ناکامی های پی درپی تجربه کرده است  و یا کودکی سختی را پشت سر گذاشته چنین فردی باور کرده که دیگر انسان ها بد هستند و این یکی از بنیان های فکری او و سازنده چهارچوب شخصیتی اش شده است.
این چهارچوب ها که او را تحت نفوذ و سلطه خود دارند، روابط آینده این شخص را دستخوش تغییر خواهد کرد به طوری که این فرد همواره روابطش را بر پایه بد گمانی همراه با قضاوت بنا خواهد نمود.

همین مثال در رابطه با مسائل مثبتی هم که در گذشته تجربه کرده نیز صادق می باشد.
این تنها یکی از هزاران مثال درباره فیلترهای ذهنی موجود در ذهن ما است.
در تعریفی روان تر میتوان گفت فیلتر های ذهنی یک جور ساختار در ذهن ما یا یک جور استاندارد پیش فرض هستند که ما از آن برای قضاوت خواسته یا ناخواسته افراد استفاده میکنیم.
درست است که این فیلتر ها خیلی عمیق هستند و اغلب اوقات در ناخودآگاه ما هستند اما مسئله قابل توجه این جاست که این فیلتر ها انواعی دارد و نوع مخرب آن ها میتواند زندگیمان را دگرگون سازد. 

فیلتر های ذهنی مثبت و منفی

فیلترهای ذهنی مثبت،حاصل از عقایدی مثبت ما نسبت به هستی ووجود هستند و باعث میشوند ما با دید خوش بینانه ای به پدیده های تازه یا کهنه فکر کنیم. در مقابل،فیلترهای ذهنی منفی،حاصل از عقایدی منفی یا مخرب نسبت به هستی و وجود هستند و باعث میشوند ما با دید بدبینانه ای به پدیده های تازه یا کهنه فکر کنیم.
به عنوان مثال دو دوست را تصور کنید که باهم به یک مکان واحد میروند.فرد اول با فیلتر ذهنی مثبت معتقده که همیشه افراد خوش برخوردند و دوست دوم با فیلتر ذهنی منفی دقیقا برعکس این موضوع را می بیند.
مهم نیست که عقیده منفی و فیلتر های منفی دومین نفر به واقعیت بپیوند یا خیر.

آنچه مهم است این نکته تمام مدت ذهنش را به طور مخربی درگیر خواهد کرد و این فیلتر منفی اجازه نمیدهد که این فرد از موقعیتی که در آن است لذت ببرد.
بنابراین همه ما باید سعی کنیم برای شادی و لذت بیشتر فیلتر های ذهنی مثبت را جایگزین فیلتر های منفی ای کنیم که در زندگی واقعی کاربرد سازنده ای ندارند. 
اگر بتوانیم عقاید و افکار مثبتی را در ذهنمان نهادینه کنیم، میتوانیم فیلتر های ذهنی مثبتی را هم برای خودمون بوجود بیاوریم. 
به همین منظور در این مقاله به چند تمرین مثبت و ساده خواهیم پرداخت که به قرار زیر اند. 

. تلقینات مثبت 

مدام برای خودتون تلقینات مثبت بنویسید و تکرار کنید.جمله هایی را بگویید که به شما حس خوبی میدهد.اگر کلمه یا جمله ای را دوست ندارید با خیال راحت آن عبارت را کنار بگذارید.

به سادگی وقتی میبینید با گفتن عبارت های "پاهایم خیلی درد میکند" یا اینکه "چقدر سر و صدا هست" و... حالتان بد تر میشود آن ها را به زبان نیاورید.
کلام خود را برای گفتن عبارت هایی استفاده کنید که حالتان را بهتر میکند.اگر در موقعیتی هستید که این استعدادتان فروکش کرده و نمیتوانید عبارت مثبتی بگویید، پیشنهادم به شما این است که سکوت کنید.کمترین فایده اش این است که حال خودتان را با گفتن عبارت متفی بد نخواهید کرد! 

. رهایی از گذشته 

پیش تر گفتیم که نوع دیدگاه ما به موضوعات کنونی،همواره بسته به اتفاقاتیست که در گذشته برای ما رخ دادهاست.بنابراین،رهایی از اتفاقات تلخ گذشته بسیار پر اهمیت است.
برای کنار آمدن با گذشته راه های زیادی هست.بخشی از آن را میتوانید ببخشید یا اینکه رها کنید ولی اگر مشکل شما جدی است بهترین گزینه صحبت کردن با یک مشاور خوب می باشد. 

. دیدن نیمه پر لیوان 

لطفا وقتی دارید گندم میکارید توقع برداشت جو نداشته باشید!
وقتی تمرکز شما از تمامی لطف هایی که توسط دوستتان به شما میشود، به یک نقطه کور و تاریک شخصیت او متوجه میگرد، نباید توقع خوشبختی و حس خوبی را داشته باشید.
فردی نباشید که همیشه نیمه خالی لیوان و بدبختی میبیند در این صورت توقع مثبت اندیشی هم خنده دار و یک شوخی بی مزه است!
برای عملی کردن درست این تمرین باید دقیقا شما برعکس مثال بالا فکرکنید یعنی نیمه پر لیوان و جنبه مثبت هر چیزی را ببینید. 

سخن آخر 

امکان این وجود ندارد که زندگی کسی رنج خالص باشد.اگر اهل مطالعه باشید، حداقل یکی دو مورد از افراد سرشناس میشناسید که با وجود تمام ویژگی های مثبت و خوبی که داشته اند همواره در اندوه بوده اند.اگر هیچ کدام از تمرین های بالا را نمیتوانید انجام دهید و یا اینکه برایتان داشتن حس خوب بی معنی است،امکانش وجود دارد که زندگیتان معنی خودش را از دست داده باشد.
کمی با خودتان خلوت کنید و واقعا ببینید چه میخواهید بکنید و آن وقت پس از یک مشاوره خوب دست به کار شوید. 
امیدوارم زندگیتان سراسر لبریز از معنی ومعنویت باشد بابت انتخاب شما برای مطالعه این مقاله متشکرم.