برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
برنامه آموزشی سان رایز از زمانی پایه گذاری شد که من ، ران کافمن در دوران کودکی اوتیستیک شناخته شدم. من به هیچ وجه صحبت نمی کردم، کاملا لال بودم، هیچ تماس چشمی نداشتم حتی به مادر و پدرم هم نگاه نمی کردم. تمام روز من صرف انجام کار تکراری میشد. بشقاب ها را می چرخاندم، دستانم را جلوی چشمانم تکان می دادم و بال می زدم. آزمون هوش نشان داد که ضریب هوشی من زیر سی است. زمانیکه وضعیت من برای مادر و پدرم توضیح داده شد آنها بشدت شوکه شدند و ضربه روحی شدیدی به آنها وارد شد. بعدها والدین زیادی را دیدم که طریقه مطرح کردن مشکل فرزندشان آنها را بشدت زمین زد. چرا که متاسفانه اغلب به والدین گفته می شود که فرزند شما در آینده به جایی نمی رسد، انتظار بهبود نداشته باشید ، امیدی به آنها نمی شود داشت و ... .درست همین حرف را به والدین من نیز زدند, به آنها گفتند اوتیسم پسر شما خیلی شدید است و این وضعیت تا آخر عمرش تغییر نخواهد کرد. او هرگز نمی تواند با مردم ارتباط برقرار کند، صحبت کند ،دوست پیدا کند، او نمی تواند به مدرسه عادی برود، نمی تواند شغل داشته باشد یا ازدواج کند. پس بهتر است عمر و سرمایه خود را صرف دو دختر باهوش و سالمتان بکنید و ران را فراموش کنید. او را به مراکز نگهداری از ناتوانان ذهنی بسپارید تا شبانه روزی ازش حمایت کنند. شاید بتوانند یک چیزهایی هم بهش یاد بدهند.مثلا شاید یک روز خودش لباسهایش را بپوشد. من و مادرم زمان زیادی را که حدود سه سال بود در حمام خانه گذراندیم، حمام تنها جایی بود که هیچ صدا یا محرک غیر عادی نبود. صدای تلفن، تلویزیون، رفت و آمد، جارو و... وجود نداشت و مادرم می توانست توجه و تمرکز من را بالا ببرد. در آنجا کلمه " نه " بکار نمی رفت. چرا که چیز خطرناکی نبود و مادرم مجبور نبود مرتب بگوید " نکن ، دست نزن ، کثیف شدی ، اون رو نشکنی ، این رو پاره نکنی و..." پدرم که نویسنده بود کتابی درباره داستان تشخیص و درمان من نوشت که پرفروش ترین کتاب سال شد. سپس شبکه ان بی سی با او مصاحبه ای کرد که بهترین برنامه سال شناخته شد. سپس در سال 1983 در ایالت ماساچوست موسسه خیریه غیرانتفاعی پایه گذاری کردیم.
با دانستن این حقایق می فهمیم که همین مقدار آرامش و سازگاری که با محیط نشان می دهند با چه میزان سعی و هوشمندی بی نظیر انجام می دهند و چگونه می توانند با انجام چند حرکت تکراری به عنوان ابزار دفاعی شجاعانه در دنیا دوام بیاورند. وقتی او کار تکراری را کنار گذاشت آموزش را شروع می کنیم چرا که در آن زمان او آمادگی ذهنی لازم برای آموزش را دارد. تاکید می کنم : زمان آموزش مهم تر از روش آموزش است. ناگهان یک فرد غریبه به سمت شما میاید و می گوید: سلام. چطوری؟ چرا اینجا نشستی؟ من یک فیلم خوب سراغ دارم. پاشو بریم سینما. بچه ها رو هم ول کن. چون من میگم بریم سینما. خوب طبیعتا شما می گویید: اولا من شما را نمی شناسم، دوما من به سینما عبلاقه ندارم. همینجوری راحتم. خداحافظ. بعد اون فرد میگه: مثل اینکه نفهمیدی من چی میگم؟ دارم با زبان خوش بهت میگم پاشو بریم سینما. نشنیدی؟ و وقتی شما دوباره مخالفت می کنید،می گوید: ببین، ببین. به من نگاه کن، اونور رو نگاه نکن. پاشو بریم سینما. و ادامه می دهد: آهان فهمیدم مشکل تو بچه هات است من باید بچه ها رو ازت دور کنم تا تو حاضر بشوی با من به سینما بیایی. بعدهم دست و پای بچه ها رو بگیره و با خودش ببره و شما هم پریشان و ناراحت ناچار می شوید به دنبالش بروید. خوب مسلم است اگر دوباره روزی سایه آن مرد را ببینید تا می توانید می دوید تا از او دور بشوید. برای اینکه این اعتماد برقرار شود از روش ملحق شدن استفاده می کنیم. ما از شما می خواهیم تمام حرکات و کارهایی را که دیگران می گویند باید متوقف شود ( مثلا شی را که دارد می چرخاند ازش بگیرید ) ما به شما می گوییم نه تنها دنبال قطع کردن این رفتارها نباشید بلکه شما هم عینا همان را انجام دهید. منظور ما این نیست که ادا در بیاورید یا وانمود کنید که دارید همان حرکت را انجام می دهید بلکه باید کاملا درگیر فعالیت کودک شوید. اگر او دارد دور خودش می چرخد و دست می زند شما هم باید با کمال لذت و مانند یک کودک دور خود بچرخید و دست بزنید و از آن کار لذت ببرید. کودک شما خیلی زود متوجه می شود که آیا شما از ملحق شدن به آنها لذت می برید یا دارید ادا در می آورید و اگر احساس کنند که دارید ادا در میاورید به ارتباط لطمه زده اید در حالی که منظور ما از این کار این است که ارتباط را محکم کنیم. زمانی که من بشقاب ها را می چرخاندم درمانگرهایی که به منزل ما رفت و آمد می کردند به والدینم می گفتند که شما باید این بشقاب ها را از رون بگیرید و یک کار آموزشی جانشین آن بکنید ولی مادر و پدر من دوتا بشقاب برداشتند و همراه من آنها را چرخاندند و همینکار باعث شد که من برای اولین بار به آنها نگاه کردم، برای اولین بار به آنها خندیدم و خودم با میل خودم بشقاب را کنار گذاشتم. رفتارهای تکراری نوعی رفتار دفاعی است در برابر محیطی که برایشان غیرقابل پیش بینی و خطرناک است. فشارهایی که از محیط به حواس پنجگانه شان وارد می شود واقعا سخت و غیرقابل تحمل است. هر لحظه برایشان سخت و پر از فشار می گذرد و زندگی آنها مثل کسی است که همیشه در انتظار یک حمله و فشار از جایی ناشناس است و می داند که قدرت دفاع هم ندارد بنابراین با انجام رفتار تکراری از خود دفاع می کند. رفتارهای تکراری چند دسته هستند. بعضی از آنها خیلی واضح و قابل شناسایی هستند مانند چرخاندن اشیاء، دور خود چرخیدن، بال زدن و... اما ممکن است برخی از رفتارهای تکراری خیلی واضح نباشند مثلا شما در نگاه اول ببینید که کودک دارد بازی می کند اما با کمی دقت معلوم شود که او در این بازی سیکل هایی را دنبال می کند و به نوعی می چرخد. دسته دیگر که بیشتر درباره کودکان آسپرگر و عملکرد بالاست، صحبت های محدود است. مثلا آنها فقط درباره موتور جت می توانند صحبت کنند و اگر بخواهید موضوع صحبت را عوض کنید بشدت آشفته می شوند و مخالفت می کنند. به این رفتارها رفتارهای محدود گفته می شود. جری و پدرش یکی دیگر از تکنیک هایی که سانرایز پیشنهاد می کند پیدا کردن علایق و انگیزه های کودک است. ببینید چه چیزی ممکن است برایش انگیزه ای باشد تا بخواهد آموزشی را یاد بگیرد، حرفی بزند یا مهارتی را یاد بگیرد. طمئنم همه می دانیم زمانی که می خواهیم چیزی را یاد بدهیم اگر انگیزه ای دنبال آن باشد یادگیری سریعتر اتفاق میفتد. زمان بیشتری در یاد باقی می ماند و توجه و تمرکز موقع یادگیری افزایش می یابد. ممکن است درمانگرهای روش سنتی بگویند پیدا کردن انگیزه وقت تلف کردن است در حالی که روش سانرایز تاکید می کند که با مداخله انگیزه در امر آموزش همه چیز با سرعت بیشتری آموخته می شود. فرض کنید شما می خواهید به یک دختر کوچک شمردن یاد بدهید. معمولا شمردن از یک تا ده را با دایره های نارنجی میاموزند اما فرض کنید که این دختر علاقه زیادی به عروسک دارد اگر به جای دایره های نارنجی از عروسک استفاده کنید نتیجه بیشتری خواهید گرفت. ما به چشم دیده ایم که توجه به علاقه کودک تاثیر زیادی روی یادگیری او دارد. یکی دیگر از اهداف ما تعمیم دادن مهارت هاست. تاکنون درمانگران روش سنتی طوری روی کودکان با نیازهای ویژه کار کرده اند که به محض مشاهده رفتار مناسب از جانب کودک به او پاداش داده اند. دوباره به محض دیدن پاسخ مناسب پاداش دیگری به او داده اند. درست است که این روش در یادگیری پاسخ می دهد اما باعث می شود که کودک وابسته به پاداش باقی بماند و نتواند مهارت هایی را که یاد می گیرد در شرایطی که پاداش وجود ندارد انجام دهد و به نوعی آدم آهنی بار بیاید. می گویند آدم آهنی شدن از عوارض اوتیسم است ولی ما می گوییم روشی که با کودکان اوتیستیک کار می شود آنها را آدم آهنی می کند. مادر نباید به فرزند بگوید اگر توالت بروی می گذارم از پله ها بروی بالا. بلکه باید بگوید همینطور که از پله بالا می روی توالت هم می رویم. با این روش رفتار مناسب خود به خود دارای لذت می شود و هرگز وابسته به پاداش باقی نمی ماند. راه اول اجتماعی شدن : راه سوم اجتماعی شدن : راه دیگر اجتماعی کردن کودک این است که بدانید رابطه دوستانه و عاشقانه شما با فرزندتان از آموزش مهم تر است. زمانی که کودک شما به دنیا آمد شما عاشق او بودید. هرچه گریه می کرد، خودش را کثیف می کرد و جیغ می کشید، زمانی که چهار دست و پا راه می رفت شما بی قید و شرط او را دوست داشتید و عاشقانه با او رفتار می کردید تا روزی که معلوم شد او اوتیسم دارد. از آنروز به بعد رابطه شما با او بشدت سرد می شود و کودک عشق و علاقه والدین را از دست می دهد. شاید او را ساعت ها به غریبه ها یا به مراکز بسپارید یا از داشتن او شرمنده باشید. باید در برابر رفتارهایی که نامناسب هستند و نمی خواهیم آنها را ببینیم عکس العمل های خیلی کم نشان دهیم یا اص عکس العمل نشان ندهیم و برعکس در برابر رفتارهای مناسب بشدت عکس العمل نشان دهیم. همانطور که گفتیم اتاق بازی باید دارای شرایط خاصی باشد. نگاه اول مهم ترین اتفاقی است که می افتد و شما باید هوشیار باشید تا از آن به نحو احسن استفاده کنید. شما باید این نگاه را با یک هورا و یک فریاد جشن بگیرید طوری که کودک شادی و هیجان شما را کاملا درک کند. از چشمانش با اشتیاق تعریف کنید و قربان صدقه ش بروید. بی شک کودک نگاه خود را برمی گرداند و به کارش ادامه می دهد شما هم به کارتان که تقلید از او است ادامه بدهید تا دوباره او به شما نگاه کند. بعد از چند بار می بیند که فرزندتان شما را دعوت به بازی می کند. شما باید کلیشه را تا جایی تکرار کنید که کودک به سمت شما بیاید و کلیشه را رها کند. در واقع ملحق شدن به انجام رسیده و پلی بین شما و کودکتان در حال شکل گرفتن است. سطح اول سطح دوم سطح سوم سطح چهارم سطح اول با ملحق شدن سپری می شود و کودک تنها با تکنیک ملحق شدن ان سطح اول را سپری می کند و به سطح دوم می رسد. در این نوع کودک هفته ای 10 الی 20 ساعت با والدین خود در یک اتاق که کاملا با معیارهای سانرایز اماده شده با کودک کار می کنند و تکنیک های سانرایز و چهار مهارت اصلی را پیاده می کنند. 20 تا 30 ساعت در هفته در اتاق مناسب والدین و دو نفر داوطلب کار می کنند. هر مربی 4 ساعت. 30- 40 ساعت در هفته در اتاق سانرایز والدین و 4 داوطلب کار می کنند 40 تا 56 ساعت والدین و 4 داوطلب در اتاق سانرایز کار می کنند. هر مربی 8 ساعت. کاردرمانگر ، گفتار درمان تایم های اختصاصی خود را دارند تماس چشمی پایه ای ترین روشی است که ما به وسیله ی آن با محیط اطرافمان ارتباط برقرار میکنیم و آشکارترین چیزی است که کودکان اتیسم و سایر ناتوانیهای مرتبط آن را انجام نمیدهند. درمانهای دیگر ممکن است بر این حوزه تمرکز کنند اما به طور کلی آن را از طریق تکنیکهای رفتاری تکراری انجام میدهند. در این روش، کودک تشویق به نگاه کردن به چشمهای دیگران میشود تا چیزهایی را که میخواهد بدست آورد. تاکید ما براین است که کودک این که دوست داشته باشد به مردم نگاه کند، را یاد بگیرد. ما آنها را تشویق میکنیم که بخواهند به چشمهای دیگران نگاه کنند. با این روش آنها قادر میشوند که ارتباطی قوی با مردم برقرار کنند. تماس چشمی یکی از مهمترین فاکتورهای ایجاد و تداوم ارتباطات اجتماعی میباشد. عنصر مهم دیگری که تعامل را تحت تأثیر قرار میدهد، ارتباط غیرکلامی یعنی بیان چهرهای و زبان بدن میباشد. برای کودکان مهم است که نه تنها از ارتباط غیرکلامی استفاده کنند، بلکه ارتباط غیرکلامی دیگران را درک کرده و به آنها پاسخ دهد. ارتباطات اجتماعی در ارتباط بین مردم وجود دارد. مدل ما متمرکز است بر کمک به کودک تا از گریه، ناله، کج خلقی و استفاده از جسچرهای فیزیکی، برای برقراری ارتباط از کلمات استفاده کند. قدم بعدی حرکت از تک کلمه)واژه های واضح( به سمت محتوای گسترده تر)اسامی، افعال و ...(، دوره های مکالمه و مهارتهای مکالمه است. اگرچه کودک ممکن است که توانایی تمرکز بر شیء یا فعالیتی که خودش درگیر آن است را داشته باشد، اما این نباید با دامنه توجه تعاملی اشتباه گرفته شود. **تماشای تلویزیون، هل دادن یک ماشین به عقب و جلو، استفاده از کامپیوتر، ورق زدن کتاب، ساختن برج با لگوها، هیچکدام از این فعالیتها تعاملی نیستند. هدف ما این است که به کودک کمک کنیم تا توانایی تعامل با دیگران، نگاه کردن به دیگران، رعایت نوبت و برقراری ارتباط با افراد دیگر در فعالیتهای مختلف(بازیهای فیزیکی، بازیهای تخیلی، مکالمات و ...) را پیدا کند. هر کسی که با کودک اتیستیک سروکار دارد، میداند که توانایی انعطاف پذیری مهارتی بسیار ضروری برای رشد
این بخش به شما کمک خواهد کرد که توانمندیهای فعلی کودک خود را در هر یک از 4 مهارت اساسی با ایجاد همه تلویزیونها، کامپیوترها و پخش کننده های آهنگ را که در اتاق هستند، خاموش کنید. در اتاق را ورقه خود را داخل اتاق ببرید و فقط قسمتی را که توانایی فعلی کودک را لیست کرده، علامت بزنید و یا حال که سطح پایه ی توانایی های اجتماعی فعلی کودک خود را مشخص کردهاید، شروع به ساخت برنامه ی اولین مهارت، "دست کم دارا بودن واژه های دارای صداهای گفتاری" میباشد. اگر کودک در سطح آغازی توانایی برای این مهارت است، آن را تا زمان اکتساب کامل ادامه دهید. اگر در حال حاضر این مهارت را داراست و بطور باثبات از آن استفاده میکند، گزینه ی اکتساب را علامت بزنید. گام بعدی، جعبه ی زیرین است، "خزانه واژگانی شامل دست کم 5 واژه". بسیار مهم است بدانید بسیاری از کودکان این مهارتها را به ترتیب ویژهای که گفته شده، یاد نمیگیرند. کودکان ممکن است از تمام یک صفحه پرش کنند و سطوح مهارتی متفاوتی در حیطه های متفاوتی داشته باشند. بعنوان مثال در سطح 2 ارتباط (صحبت با جمله های ساده- مکالمه با دست کم 2 چرخه)باشد؛ درحالیکه برای انعطاف پذیری در سطح 1 قرار داشته باشد. در عین کار برروی نمام رکن ها، ضروری است بر روی رکن های ضعیفتر، بیشتر کار کنید. هر ماه پس از تکمیل ارزیابی اجتماعی کودک و ساخت برنامهی احتماعی، اهداف برنامه ی واضح و ویژهای مشارکت کلامی در تعامل است. این هدف را به شکل جمله های کاربردی تغییر دهید: "تشویق زیاد جان برای زمانی که هر یک از این اهداف را به شکل جمله تغییر میدهید، یک برنامه ی اجتماعی واضح با اهداف برنامه ی ویژه خواهید داشت. آنها را بر روی کاغذ نوشته و به در اتاق بچسبانید. همچنین جهت اطمینان از متمرکز ماندن گروه، آن را در اختیار سایر افراد تیم نیز قرار دهید. ایا بچه ی اوتیسم عادی میشود ؟
کاردرمانی در اوتیسم
ولی می بینید که زندگی من با این پیش بینی ها تفاوت زیادی دارد.
از شما می خواهم به چهره فرزندتان زمانی که مشغول انجام حرکات تکراری است توجه کنید. متوجه می شوید که او بشدت از این فعالیت لذت می برد و خوشحال است. درواقع تمام کودکان اوتیستیک از وضعیتی که دارند راضی هستند و در دنیای خود شاد هستند. آنها دوست ندارند وضع و حالت خود را عوض کنند. آن ها هرگز نمی آیند به سمت شما تا بگویند:
" مامان جون ، بابا جون لطفا من را از این وضع نجات بدین، من می خواهم جزیی از دنیای شما باشم، لطفا پوشک رو از من بگیرید چون واقعا ناراحت کننده است. کمکم کنید توالت بروم. خواهش می کنم صحبت کردن را به من یاد بدهید، تو رو خدا منو مداوا کنید."
اما این ما هستیم که از وضعیت آنها راضی نیستیم و می خواهیم که آنها را بدنیای خود بیاوریم.
پس این وظیفه ما است که به سمت آنها را برویم و آنها را با خودمان به دنیای عادی بیاوریم.
خوشبختانه والدین من، من را به هیچ موسسه ای نسپردند، مرا به خانه آوردند و روشی را به مدت سه سال بصورت کودک محور/ خانه محور اجرا کردند که منجر به بهبودی کامل من شد.
البته روش سانرایز به خانواده ها نمی گوید که بروند داخل حمام و با فرزندانشان کار کنند اکنون اتاق بازی طراحی شده که همان شرایط را دارد.
بعد از سه سال من از اوتیسم کاملا مداوا شدم بدون این که هیچ ردپایی از اون در آینده ام دیده شود. عادی شدم، به مدرسه عادی رفتم و دوستان زیادی داشتم و دارم.
ما هرگز نمی گوییم که با تقلید از رفتار تکراری کودک او ناگهان شروع به صحبت می کند یا توالت می رود و .. بلکه می گوییم روش ما سکوی پرشی است برای کودک تا هرچه سریعتر مهارت ها را یاد بگیرد. سان رایز اسکله ای برای ما می سازد تا ما را به دریای پرتلاطم کودک برساند.
فراموش نکنید منظور ما تکرار همه رفتارها نیست فقط رفتارهایی که کلیشه ای هستند و بصورت تکراری از کودک سر می زند را باید تکرار کرد و زمانی که کودک مشغول انجام رفتار تکراری است به هیچ وجه زمان آموزش نیست بلکه فقط زمان ملحق شدن است.چه زمانی برای شروع درمان سان رایز مناسب است ؟
به عنوان مثال: فرض کنید امروز یک آخر هفته آفتابی است و شما بعد از یک هفته کسل کننده و پر کار با فرزندانتان به پارک آمده اید و روی نیمکتی نشسته اید. بچه ها هم مشغول بازی هستند و شما همانطور که استراحت می کنید آنها را هم نگاه می کنید و با خود فکر می کنید که اکنون چقدر آرامش دارید.
رفتار درمانگری که می خواهد رفتار تکراری را از یک کودک بگیرد مانند مثال بالاست. قطعا ان مربی نیت پاک دارد، دوست دارد با بچه دوست باشد، مطالب مفید به او بیاموزد، به او محبت کند اما این راهش نیست. با گفتن : کاری را که دوست داری نکن، کاری را که من دوست دارم بکن) هیچ رابطه ای پیشرفت نمی کند.
در روش سانرایز شما باید به عنوان والد یا مربی فروشنده خوبی باشید. چه می فروشید؟ ارتباط مناسب و اعتماد متقابل. مشتری کیست: فرزندتان ، پاره جگرتان. چگونه می فروشید؟ می روید جلو و می گویید: وای نمی دونی چقدر کیف دارد. بیا هرکاری که دوست داری فراموش کن ، به من بپیوند، بعدش مجبوری همه کارهایی را که متنفری انجام بدی! به نظر شما کسی این کالا را خواهد خرید؟
حالا برگردیم به مثال پارک. فرض کنید همان روز آفتابی است و شما با فرزندانتان به پارک رفته اید تا استراحت کنید. آن فرد غریبه هم می آید با بچه اش. کنار شما روی نیمکت می نشیند و کودکش نیز مشغول بازی می شود. او به فرزند خودش نگاه می کند و شما هم به فرزند خودتان. غروب می شود آن غریبه بدنبال کارش می رود و شما هم بدنبال کارخودتان. هفته بعد همین برخورد اتفاق میفتد. این بار شاید به هم نگاه کرده و لبخند بزنید. تا چند هفته وضع به همین منوال ادامه پیدا کند بالاخره یکروز شروع به صحبت می کنید. درباره بچه ها و علایقشان، شغلتون، آب و هوا و... حالا اگر هفته بعد آن مرد غریبه بیاید و به شما بگوید: می دونی بچه من خیلی سینما دوست دارد، موافقی با بچه های تو به سینما برویم؟ آن موقع شما قبول می کنید.
ببینید نیت او از همان روز اول بردن شما به سینما بوده است اما این بار با روشی جلو آمد که شما به او نه نگفتید. شما هم کماکان علاقه ای به سینما رفتن نداشتید اما چون آن مرد دیگر غریبه نیست به او نه نگفتید و رویش را زمین نینداختید. این اولین ارتباطی است که ما دوست داریم اتفاق بیفتد.
ملحق شدن مثل ایناست که شما هر روز یک سکه در قلک کودکتان بیندازید و او یکروز پول هنگفتی را به شما پس خواهد داد. به فرزند خود بگویید: هرچه را تو دوست داری من هم همان را دوست دارم چون که تنها آرزوی من نزدیک شدن به تو است. تو عاشق بندشلواری؟ پس من تاجر بند شلوار می شوم، من دکترای بند شلوار می گیرم. چون تو بند شلوار را دوست داری پس من همه چیزم بند شلوار است... و اینطوری با نزدیک شدن به علایق آنها به خود آنها نزدیک می شویدملحق شدن :
کلید اصلی سانرایز بر مبنای یک جمله است، کودکان راه ورود به دنیایشان را به ما نشان می دهند سپس ما راه ورود به دنیای خودمان را به آنها نشان می دهیم. اکنون می پرسید: کودکان چگونه راه ورود ما به دنیای خودشان را نشان می دهند؟ آنها که نه حرفی می زنند نه ارتباطی برقرار می کنند.؟ جواب ابنجاست: آنها با رفتارهای تکراری راه ورود ما به دنیایشان را نشان می دهند.
قسمت اول این جمله خیلی مهم است. " ابتدا باید ما وارد دنیای آنها شویم." چرا که اغلب ما به قسمت دوم جمله توجه می کنیم و می خواهیم آنها را به سرعت وارد دنیای خود بکنیم. آنهم به وسیله امر و نهی و اینکار رو بکن، اونکار رو نکن." در حالیکه باید صبر کنیم اول کودک راه ورود به دنیای خودش را به ما نشان دهد بعد ما راه ورودی دنیای خودمان را به آنها نشان دهیم.
باید پلی بسازیم به آنطرف پل برویم دست کودک را بگیریم و با خود به این طرف بیاوریم. اما برای این که کودک حاضر شود با ما به اینطرف بیاید لازم است ارتباطی واقعی با او برقرار کنیم تا او اعتماد کامل به شما داشته باشد تا حاضر شود با ما به دنیای ما بیاید.
ملحق شدن به هیچ وجه باعث تقویت رفتار نمی شود. این فقط تجربه شخصی من نیست بلکه تجربه ای است که انجمن اوتیسم آمریکا روی هزاران کودک در سراسر دنیا انجام داده و هرگز حتی در یک مورد دیده نشده که باعث تقویت رفتار شده باشد.بلکه فقط باعث استحکام رابطه بین کودک و اولیاء شده است حتی باعث شده که کودک رفتار تکراری را کامل کنار بگذارد و به مربی یا والد توجه کند و در مورد کاری که جنبه آموزشی دارد توجه و علاقه بیشتری نشان دهد.
حرف سان رایز این است: اولین و مهمترین مشکل یک کودک اوتیستیک مشکل ارتباطی است. بعد از حل و فصل کردن مشکلات ارتباطی می توانیم به موارد دیگر بپردازیم چرا که زمانی که کودک مشکل ارتباطی نداشته باشد تمام آموزش ها و آنچه را که باید یاد بگیرد را خیلی بهتر یاد می گیرد و حتی ممکن است خیلی از مسایل را از اجتماع هم بهتر از قبل یاد بگیرد.
دلیل دوم مفید بودن تکنیک ملحق شدن این است که رفتارهای دلیل دارند. ممکن است تمام کودکان اوتیستیک دنیا به یک دلیل یکسان بال نزنند ولی هرکدام یک دلیل واقعی و قابل قبول برای خود دارند. **برای مشاهده ی منوی کامل مطالب اوتیسم اینجا کلیک کنید.**
رفتارهای تکراری و کلیشه ای اوتیسم چه کمکی میکنند؟
اگر الان شما یک لحظه ساکت بمانید می توانید صداهایی را از دور یا نزدیک بشنوید. مثلا صدای هواکش، کولر، سرفه، قلم روی کاغذ. اما به محض اینکه من دوباره شروع به صحبت بکنم صدای اصلی صدای من می شود. اما یک فرد اوتیستیک همه صداها را با یک قدرت می شنود. تمام بوها را یکسان احساس می کند، تمام نورها برایش به یک اندازه قوی هستند. بنابراین تجزیه این محرک ها برایشان خیلی سخت است. زندگی آنها درست مثل این است که همیشه وسط یک فروشگاه پر رفت و آمد زندگی می کنند و لحظه ای آرامش ندارندآیا رفتارهای کلیشه ای و رفتارهای تکراری دلیل دارند؟
رفتار محدود کودک اوتیسم چیست ؟
با روش ملحق شدن می توانید متوجه شوید کودک شما به چه دلیل برخی از رفتارها را انجام می دهد. مثلا شما هر روز شاهد این هستید که فرزندتان کاغذی را برمی دارد و به سرعت پشت و رو می کند.
شما هم بروید و یک تکه کاغذ مشابه بردارید و پشت و رو کنید. شاید بفهمید چرا کودک این کار را انجام می دهدو صد در صد بیشتر وارد دنیای کودکتان می شوید و او را درک می کنید. وقتی بتوانید با چشمان او دنیا را ببینید و هرچه را که او می بیند شما هم ببینید و درک کنید وارد دنیای او شده اید.
برای مثال یکی از کیس های ما پسری بود بنام جری که هرگز به صورت پدرش نگاه نکرده بود. پدرش او را فوق العاده دوست داشت و حاضر بود برای نزدیک شدن به او هرکاری انجام دهد. بعد از اولین جلسه سانرایز پدر جری به خانه رفت و عزم خود را جزم کرد تا هرکاری جری انجام می دهد او هم انجام دهد. جری عادت داشت دو عدد لگوی مسطح بردارد و آنها را با دو دست بگیرد و ساعت ها آنها را از دو طرف به چشم خود نزدیک و دور کند و در عین حال از اتاقی به اتاق دیگر بدود. پدر جری مصممانه دو قطعه لگوی مشابه برداشت و عینا همانکار را تکرار کرد. ناگهان متوجه شد که در دو طرف قطعه لگو می تواند بازتاب ماتی از چهره خود را ببیند و با دور و نزدیک کردن آنها به چشم صورتش بزرگ و کوچک می شود درست انگار جلوی یکی از آینه های شهربازی ایستاده باشیم. او متوجه شد که پسرش با دویدن از اتاقی به اتاق دیگر در واقع باعث می شد که نورهای متفاوتی به لگو بتابد و هربار صورت خود را در طیف های مختلفی می دید. پدر جری خوشحال از کشفی که کرده بود شروع می کند به فریاد کشیدن: فهمیدم، فهمیدم. چقدر جالب است خدایا فکرش را هم نمی کردم.!!!
از آنطرف جری که از تقلید پدرش بشدت متعجب است، لگو ها را کنار گذاشته و برای اولین بار به پدرش نگاه می کند. پدر به او نگاه می کند و ناخودآگاه باهاش بای بای می کند و جری جواب می دهد. با تکرار این کار توجه جری به پدرش بیشتر و بیشتر شده و از علاقه اش به لگوبازی کم می شود طوری که کم کم به نیمساعت در روز تقلیل پیدا می کند.
ممکن است برخی از والدین بگویند : نه! ما نمی توانیم. این کار از ما برنمیاید. ما به اندازه کافی از دیدن این حرکات ناراحت می شویم چه برسد به اینکه بخواهیم تکرار هم بکنیم. نه ما عاشق بچمون هستیم ولی از اوتیسم بیزاریم!
این حرف مانند این است که فرزند شما چشم آبی باشد و شما بگویید: درست است که من تو رو دوست دارم عزیزم ولی حالم از هرچی جشم آبیه بهم می خورد.؟
یا همسر شما کم مو باشد و شما به او بگویید: واقعا دوستت دارم حیف که از سرت بیزارم!
اگر شما فرزندتان را دوست دارید بدانید که اوتیسم جزو اصلی شخصیت اوست، هویت اوست. برای اینکه بتوانید پاره جگرتان را دوست داشته باشید باید اوتیسم را هم دوست داشته باشید.
مورد دیگری داشتیم بنام کری. کری دختری بود که تحمل رفتارهایش برای مادر و پدرش خیلی سخت بود.
کری وقتی راه می رفت دستانش را بیشتر جلوی چشمش تکان می داد. والدینش با دلسوزی نگاهش می کردند و می رفتند جلو دستانش را از دو طرف می گرفتند و سعی می کردند تا جاییکه امکان دارد رفتارش را متوقف کنند. بالاخره به توصیه ما به چشم پزشک مراجعه کردند. چشم پزشک بعد از معاینه متوجه شد که چشمان کری قابلیت درک عمق و پرسپکتیو را ندارد او نمی توانست دیوار دور را از نزدیک تشخیص دهد و تغییر سطح را احساس نمی کرد. او تفائت ارتفاع پله ها را متوجه نمی شد. دکتر برایشان توضیح داد که تکان دادن دست جلوی صورت می تواند حس عمقی چشم را تحریک کند. می بینیم که اون دختر کوچک راهی پیدا کرده بود که بالاخره بتواند زندگی را برای خودش آسان تر کند، بهتر راه بود و به در و دیوار نخورد. به همین دلیل من بازهم تاکید می کنم برای رفتارهای تکراری دلیل وجود دارد و ما باید آنها را پیدا کنیم.تکنیک انگیزه سازی
یکی دیگر از مراجعین ما مادری بود که می گفت به مدت شش ماه روی توالت رفتن فرزندش کار کرده و نتیجه ای نگرفته. ما از مادر پرسیدیم که علاقه پسر شما چیست؟ او گفت پسر من عاشق بالا رفتن و پایین آمدن از پله است. ما به منزل آنها رفتیم و پله هایی به سمت توالت ساختیم که در نهایت به کاسه توالت ختم میشد و در نهایت کاری که شش ماه وقت مادر را گرفته بود در دو روز و نیم تمام شد.تعمیم مهارتها :
در روش سانرایز ما به کودک نمی گوییم : اینکار را بکن تا من چیزی را که دوست داری به تو بدهم. ما می گوییم: بیا این چیزی را که دوست داری بگیر یا بخور در ضمن کارت را هم بکن.
آموزش اجتماعی شدن در حال بازی :
اگر چنین است مطمئن باشید که فرزند شما هرگز روی سلامت و شادی را نخواهد چشید. وقتی او از عشق شما سرشار نباشد هیچوقت اجتماعی نمی شود. اگر شما فکر کنید که اهداف آموزشی مهم تر از رابطه شما با کودک است ممکن است برای آموزش مسواک زدن سر کودک را زیر بغل بگیرید و با دست دیگر مسواکش را بزنید. بله ایتطوری دهان او تمیز می شود ولی وقتی به پانزده سالگی رسید هیچوقت دیگر مسواک نمی زند. شما دو عدد مسواک بردارید یکی به او بدهید و یکی برای خودتان و بگویید: این مال من است ، اون مال تو و حالا با هم مسواکی می زنیم. و شروع کنید به مسواک زدن انقدر اینکار را می کنید تا او به همکاری با شما راضی شود.نیاموختن خشونت :
چرا می گوییم نیاموختن؟ چرا که برخوردها و عکس العمل های ما است که رفتارهای خشونت آمیز را در کودک ایجاد می کند. بعضی از والدین می گویند که رفتارهای تکراری کودک ما خشن است و ما نمی توانیم به آن رفتار ملحق شویم.
به همین خاطر ما می گوییم: یک خبر خوب: والدین محترم شما می توانید خشونت را به کودک خود آموزش ( ندهید). بلکه آرامش را به او یاد دهید و این دست شماست.**برای مشاهده ی پست تکنیک های کنترل خشم در کودکان اینجا کلیک کنید**
شما وارد منزل می شوید و می بینید که دخترتان دارد کاغذ دیواری گرانقیمتی را که تازه خریده اید پاره می کند. جیغ می زنید جلو می دوید او را می گیرید پرستار را دعوا می کنید و...
مطمئن باشید که در اسرع وقت دختر شما بسوی کاغذ دیواری برمی گردد. چرا که شما عکس العمل بزرگ نشان داده اید. عکس العمل بزرگ لازم نیست حتما همراه با شادی باشد خشم هم می تواند باعث تکرار رفتار شود. بهترین کار این است که بدون حرف و سرو صدا بسوی کودک بروید و حواس او پرت کنید.
کاملا برعکس زمانی که کودک با رفتاری شیرین و مناسب کاری انجام می دهد یا چیزی می خواهد با سروصدا با او همراهی کنید تا آن رفتار را تکرار کند.آغاز آموزش و شروع روند توانبخشی کاردرمانی و گفتاردرمانی :
چهار مهارتی که هدف سانرایز است :
سطوح در سانرایز :
توجه کنید که برای شروع آموزش و درمان عجله نکنید
شروع روند درمان :
سطح دوم با بازی های هیجانی سپری می شود. با بالش بازی، پرتاب توپ های سبک ، جلوی آینه بالا و پایین پریدن و .... کودک از آن می گذرد .
سپس درخواست های کوچک می کنید. " میای توپ ها را بریزیم تو سبد؟" خواهیم دید احتمال پاسخ مثبت زیاد شده است.
ممکن است کودک در هر سطحی ناگهان به سطح قبلی برگردد. جای هیچ نگرانی نیست شما هم با او به سطح قبلی برگردید و او فورا به حالت عادی برمی گردد.
با ملحق شدن و بازی هیجانی شما کودک را ازین 4 سطح میگذرانید.
زمانی که ازین سطوح گذشت وارد مرحله آموزش می شویدانواع آموزش :
اولین نوع آموزش : می تواند فقط نوعی ملحق شدن برای جلب اعتماد باشد که والدین روزی 20 دقیقه در یک اتاق در منزل با فرزند خود سپری می کنند. و به او ملحق می شوند.
نوع دوم آموزش :
4 رکن اساسی درمان سانرایز :
تعامل اجتماعی از 4 رکن اساسی تشکیل شده است:
تماس چشمی و ارتباط غیرکلامی
آنها میتوانند بیانات چهرهای را یاد بگیرند(چون به صورت ما نگاه میکنند(، یاد میگیرند صحبت کنند)چون
زمانی که ما واژه ها را فرمولسازی میکنیم، به صورت ما نگاه میکنند( و یاد میگیرند که مدت طولانی تری توجه
کنند)چون به آن چیزی که ما انجام میدهیم، نگاه کنند و میتوانند به آن بپیوندند) مزیتهای تماس چشمی بیا نت ها است. مهمترین آن این است که کودک را قادر میسازد تا عشق ما نسبت به خودش را ببیند. قویترین
روش برای ایجاد چنین ارتباطات اجتماعی این است که به کودک کمک کنیم که زیبایی و معنای اشتراکات میان
دو نفر که به یکدیگر علاقه مند هستند را بفهمد. اگر آنها به ما نگاه نکنند، چگونه میتوانند آن را بفهمند؟
تماس چشمی همزمان با صحبت کردن و گوش دادن، جنبهای مهم از ارتباط و تعامل با دیگران است.
ارتباط کلامی
ما میخواهیم کودک قادر به برقراری ارتباط برای چیزی که میخواهد، نمیخواهد، احساس میکند و چیزی که
به آن علاقه دارد، باشد. همچنین قادر به شرکت در بازیها و فعالیتهای شگفت آوری که نیاز به ارتباط کلامی
دارند، شوند. خواسته ی ما این است که کودک صرفا قادر به سفارش غذا در رستوران نباشند، بلکه بتوانند برای مدتی مناسب، درباره مسائل و رؤیاهایشان با همسالان خود صحبت کنند
دامنه توجه تعاملی
انعطاف پذیری
ارتباطات اجتماعی میباشد. این کودکان این مهارت را به سختی میپذیرد. فقط کافی است که به غذا خوردن
روتین کودک خود(شما مجبور هستید غذایی خاص را در بشقابی خاص با چنگالی خاص به او بدهید(، خوابیدن
روتین او)شما مجبور هستید صفحاتی خاص از کتابی خاص را برای او بخوانید. مجبور هستید که حتما 4 شعر
برای او بخوانید نه 1 تا(، لباسهایی که میپوشد)آنها باید تیشرتی یکسان را هرروز بپوشند(، علائق او)آنها
میخواهند درباره موضوعی خاص بحث کنند و سؤالاتی مشابه را بارها و بارها بپرسند( فکر کنید. برای این که
کودکان بتوانند دوست پیدا کرده و با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند، باید درباره انعطاف پذیری احساس راحتیداشته باشند. آنها باید حتی در صورت تغییر برنامه ها نیز قادر به انجام کار خود باشند. باید وقتی که دیگران، اشیاء مورد علاقه آنها را لمس میکنند یا زمانی که برنامه شام شب تغییر میکند، احساس آسودگی و راحتی کنند. اینها فقط برخی از دالیلی است که چرا انعطاف پذیری یک مهارت اجتماعی پایهای است. با کمک به کودک برای این که بتواند فعالیت جدیدی را انجام دهد، مکالمه با موضوع جدید داشته باشد، لباسهای مختلف بپوشد، تعامل را در محیط های تحریک کننده و مهیج ادامه دهد و ...، به آنها توانایی ایجاد ارتباطات اجتماعی و احساس راحتی با سایر افراد را دادهایم.ایجاد برنامه آموزشی اجتماعی برای کودک
یک خط پایه، درک کنید. سپس نشان خواهیم داد که چگونه میتوانید اهداف اختصاصی را (یک برنامه آموزشی
اجتماعی) که به کودک شما کمک میکند از هر سطح بگذرد، ایجاد کنید.
برای مشاهده ی منوی کامل مطالب روانشناسی اوتیسم اینجا کلیک کنید.
قدم 1: ایجاد خط پایه
ببندید و از دیگران خواهش کنید که مزاحم شما نشوند.
روی کاغذی جداگانه یادداشت کنید. این کار را در 4 موقعیت انجام دهید و اولین میانگین خود را تعیین
کنید.
گام 2: ساخت برنامه ی اجتماعی(اهداف برنامه)
اجتماعی او کنید. پیشنهاد میکنیم این اهداف را 1 ماه(تا زمان ارزیابی پایه ی بعدی خود) بدون
اضافه کردن یا تغییر دادن، ادامه دهید.
در اینجا هدف، توجه به گام بعدی کودک در هر رکن است. تمام اهداف از پایه ای ترین تا دشوارترین فهرست
شده اند؛ بنابراین هنگامی که یک جعبه را با مهارتهای فعلی کودک بررسی کردید، هدف بعدی برای او، جعبه ی
زیری و یا گام بعد از آن(در صورتیکه تمام مهارتهای رکن را کسب کرده)است.
مثال: به بخش ارتباط گام 1 (تمام مهارتهای گام 1)نگاه کنید.
گام 3: نوشتن اهداف برنامه
بنوسیدید تا از تمرکز خود و تیمتان بر اهداف اطمینان یابید. جعبه های که مستقیما در زیر سطح مهارت قبلی در هر چهار رکن قرار دارد، مهارت بعدی است که باید روی آن کار شود. این اهداف را براساس نوع فعالیتتان با کودک، به شکل جمالتی تغییر دهید.
مثال: تماس چشمی و ارتباط غیرکلامی
کودک قادر به ایجاد تماس چشمی برای رفع نیازهایش میباشد؛ بنابراین شما سطح 2 را مشخص کردهاید. هدف بعدی نگاه با عالقه به دیگران است. این هدف را به شکل جملهای کاربردی تغییر دهید: "تشویق جان برای نگاه کردن به ما، هنگامی که به کاری که ما انجام میدهیم، عالقه نشان میدهد".
مثال: ارتباط کودک میتواند با جملات پیچیده که از نظر دستوری صحیح هستند، صحبت کند؛ بنابراین سطح 4 را مشخص کرده اید. هدف بعدی توانایی برای پاسخ دادن به سوال، سوال پرسیدن و ساخت جمله دربارهِِی وقایع گذشته و آینده است. این هدف را به شکل جملهای کاربردی تغییر دهید؛ بعالوه میتوان آن را به گامهای کوچکتری نیز تقسیم کرد: "تشویق جان به جواب دادن به سواالت درباره ی گذشته و آینده".
مثال: دامنه ی توجه تعاملی
کودک دست کم 8 دقیقه تعامل دارد؛ بنابراین سطح 1 را مشخص کرده اید. هدف بعدی تعامل در یک فعالیت
دست کم 5 بار در ساعت است. این هدف را به شکل جملهای کاربردی تغییر دهید: "دعوت جان به تعامل با شما(دست کم 5 بار در ساعت)هنگامی که به شما چراغ سبز نشان میدهد.".
مثال: انعطاف پذیری
کودک میتواند در تعاملات مشارکت فیزیکی داشته باشدبنابراین سطح 2 را مشخص کرده اید. هدف بعدی
مشارکت کلامی در تعاملات".
مثال کلی:
اهداف برنامه برای جان
نتیجه گیری :
برای انجام درمان سان رایز باید بتوانید صبر و استواری داشته باشید .قرار است ما به دنیای کودکان اوتیسم ورود کنیم پس باید بتوانید به پیچیدگی اوتیسم و به سادگی دنیای یک کودک رفتار کنید . راه سختی در پیش داریم ولی ما و شما این را میدانیم که هر تلاشی برای فرزندمان ارزشش را دارد.
ارتباط با متخصصین ما :
در وبسایت مام پلاس مفتخریم تا با تیمی متبحر و باتجربه به درمان کودک شما کمک کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر ، درمان انلاین و حضوری ، تهیه ی برنامه درمان و... اینجا کلیک کنید.
کاردرمانی علمی برای بهبود کیفیت زندگی شما و فرزندتان