برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
تشخیص اوتیسم به چه معناست؟ اوتیسم به عنوان یک طیف از اختلالات شدت اوتیسم از یک فرد به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد و عبارت "طیف اوتیسم" شیوه ای برای توصیف دامنه ی شدت آن است. در یک سر طیف کودک درگیری شدیدی را دارد، در حالی که در سر دیگر طیف مشکلات خیلی کمتر نمایان است. اوتیسم در کودکانی با تمام سطوح توانمندی، از آنهایی که توانمندی هوشی بالاتر از نرمال دارند تا آنهایی که مشکلات شدید یادگیری دارند، یافت می شود. گاهی کودکانی که درگیری کمتری دارند، یا توانمندی بهتری را در بعضی از کودکان که عملکرد بالا در حوزه های رشدی نشان می دهند، با عنوان سندرم آسپرگر توصیف می شوند. بسیاری از کودکان با تشخیص اوتیسم درجاتی از مشکلات یادگیری را دارند. بنابراین ارزیابی هوشی از هریک از این کودکانی که این نوع از مشکلات ارتباط اجتماعی را دارند بسیار سخت خواهد بود. برای مثال، اگر ما از کودک انجام یک سری از کارها که برای سنجش هوش وی طرح شده را اینکه وی نمی تواند بعضی از کارهای خاص را ِبخواهیم که انجام دهد، حقیقت انجام دهد این است که شاید وی متوجه نشده است که از وی چه خواسته ایم، یا شاید به این علت باشد که او توانایی توجه کردن یا همکاری کردن به مدت زمان کافی برای آن کار را ندارد. ما در حقیقت تنها هنگامی که بدانیم او در بیش تر موقعیت ها، با انواع و اقسام فعالیت ها چه کاری انجام می دهد و چه توانمندی ها و نقاط قوتی دارد و در مدت زمانی طولانی، درک مناسب تری از وی خواهیم داشت. چیزی که ما می توانیم درباره آن مطمئن باشیم این است که شدت اوتیسم هر اندازه هم که باشد (و هر مشکل یادگیری هم که همراه آن باشد) می تواند تغییر کند و کودک شما می تواند پیشرفت قابل توجهی را به دست آورد. آن چیزی که بیش از همه کمک کننده است این است که والدین و متخصصین خصوصی توانمندی ها و مشکلات وی را بشناسند؛ و با هم تلاش کنند تا درک و ارتباط برقرار کردن وی ارتقا یابد. نگرانی درباره اینکه اشتباه شده باشد یکی از علل اصلی مخالفت متخصصین برای تشخیص زودهنگام اوتیسم است. ممکن است آنها مطمئن باشند که کودک مشکلاتی در صحبت کردن، ارتباط برقرار کردن و سایر جنبه های رشدی دارد، اما درباره اینکه با الگوی کامل اوتیسم مطابقت دارد یا نه مطمئن نباشند و بخواهند با گذشت مدت زمانی طولانی تر از این تشخیص افتراقی اطمینان حاصل کنند. در بعضی از موارد این مسئله ممکن است صادق باشد، اگرچه ما ترجیح میدهیم افکارمان را با والدین در میان بگذاریم که اوتیسم ممکن است یکی از احتمالات ممکن برای مشکلاتی باشد که کودک در حال تجربه کردن آنها است. عدم اطمینان درباره تشخیص نباید به هر حال باعث تاخیر در حمایت و مداخله مناسب شود. رویکردی که در این کتاب آمده برای کلیه ی کودکانی که در زبان و ارتباط برقرار کردن مشکل دارند، کمک کننده است. با کلیک روی کلمات کلیدی میتوانید اطلاعات بیشتر و کاملتری راجع به هر کدام از مطالب گفته شده را در قسمت مربوطه بیابید...
تشخیص اوتیسم
طی سالهای اخیر، مرسوم شده است که نباید به کودکان برچسب تشخیصی زده شود. احساس ما این است که که تشخیص های خاص برای شروع کمک به افرادی که می خواهند کودک را درک کنند مهم است و باید مشکلات و توانمندی های او را بشناسند. در واقع تشخیص در کودک اوتیسم به عنوان یک تابلو راهنما توصیف می شود. تشخیص باید ملاک های تشخیصی برای یک وضعیت خاص که متفاوت با وضعیت های دیگر است را تعریف کند. برای مثال، اوتیسم متفاوت از شرایطی مانند اختلالات زبانی خاص است. گاهی متخصصین در تشخیص زودهنگام اوتیسم در کودکان قبل از سه سالگی (یا چهار، یا پنج یا هر زمانی که ممکن بود که تشخیص گذاشته شود) مخالفت می کنند و می گویند نباید قبل از این سن تشخیصی برای کودک گذاشته شود. در این مورد هم ما به شدت حس می کنیم که تشخیص اوتیسم هر چه زودتر ممکن بود باید تشخیص داده شود تا مداخلات به صورت مستقیم شروع شوند. همانطور که در یکی از معیارهای تعریف شده در اوتیسم آمده است، علائم باید قبل از سه سالگی در رشد کودک نمایان شده باشد، به نظر ما باید برای بیش تر کودکان اوتیسم در این سن تشخیص گذاشته شود و در بسیاری از موارد تشخیص در سنین پایین تر هم ممکن است.