برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
اما یک کودک بزرگتر که پرخاشگری می کند متفاوت است. داشتن یک کودک پرخاشگر در خانه سخت است. می تواند فشار جدی به خانواده وارد کند. شما هرگز نمی دانید چه چیز کوچکی آنها را تحریک می کند و یک فعالیت عادی را به طوفانی از طغیان خشم تبدیل می کند. برخورد با آن برای والدین و اعضای خانواده خسته کننده است. کودکانی که مشکلات خشم دارند به سادگی قابل کنترل نیستند. ناتوانی در تنظیم و ابراز خشم به روش های مناسب می تواند بر عملکرد و رشد اجتماعی آنها تأثیر بگذارد. همچنین می تواند به سلامت جسمی و روانی والدین آسیب برساند. کودکان مدرسهای که نمیتوانند احساسات شدید خود را کنترل کنند، همدلی کمتری دارند. آنها در تفسیر منظور دیگران در موقعیتهای اجتماعی مشکل دارند و بنابراین با استفاده از رفتار نامناسب تعامل دارند. این کودکان مهارت های اجتماعی کمتری دارند و در بین همسالان خود محبوبیت کمتری دارند. آنها در معرض خطر طرد شدن با همسالان، سازگاری ضعیف با مدرسه و انواع مشکلات بیرونی قرار دارند. کودکان بزرگتر با مشکلات خشم با بزهکاری، پرخاشگری، شخصیت ضد اجتماعی و مشکلات رفتاری مرتبط هستند. خشم بیش از حد در اوایل کودکی می تواند آسیب شناسی روانی بعدی مانند اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) و اختلالات سازگاری را به وجود آورد. اگر کودک بزرگتر مشکلات خشم مداوم دارد، والدین باید به سلامت عاطفی او توجه کنند. دانشمندان دریافته اند که خشم می تواند در نوزادان 4 ماهگی ظاهر شود. واکنش خشم با گذشت زمان افزایش می یابد و در حدود 8 تا 12 ماهگی به اوج خود می رسد. بسیاری از مسائل خشم در این دوره زمانی که کودک کوچک شروع به تحرک و اکتشافی می کند، شروع می شود. انسان ها برای کنجکاوی طراحی شده اند. کودکان نوپا یادگیرندگانی با انگیزه هستند. آنها دوست دارند تازگی را کشف کنند و بر مهارت های جدید مسلط شوند. وقتی بچه های کوچک شروع به راه رفتن و تحرک می کنند، می خواهند دنیای اطراف خود را کشف کنند. با این حال، اقدامات اکتشافی آنها اغلب با ممنوعیت، سرزنش یا حتی مجازات سخت مواجه می شود. کودکان نوپا مهارت های تنظیم هیجانات را برای مقابله ندارند. آنها همچنین برای ابراز نیازهای خود یا مذاکره برای نیازهای خود مشکل دارند. پرخاشگری ناشی از خشم در کودک افزایش می یابد اما هنوز نمی تواند نیازهای خود را برآورده کند. یک کودک خشمگین ممکن است با غرغر کردن کردن شروع کند، اما با تشدید احساس خشم، به فریاد زدن، جیغ زدن، ضربه زدن و لگد زدن روی می آورد. اگر والدین عصبانی شوند و شروع به سرزنش یا تنبیه کنند، احساسات شدید کودک به طور فزاینده ای پایدار می شود و منجر به مشکلات خشم می شود. عدم انطباق کودک همچنین افزایش رفتار کنترلی والدین را پیشبینی میکند و یک چرخه اجباری ایجاد میکند. اگر کودکان به شدت تنبیه شوند، مورد انتقاد قرار گیرند، با طرد خصومت آمیز با آنها رفتار شود، یا توسط مراقب اصلی خود نادیده گرفته شوند، ممکن است باور کنند که ناخواسته، دوست نداشتنی و «بد» هستند. این خودباوری منفی، شرم تجربه شده در تعاملات منفی روزانه را تشدید می کند. وقتی کودکان خجالت می کشند، ممکن است سعی کنند با جایگزین کردن احساس خشم، از این احساس بسیار منفی و دردناک اجتناب کنند. رفتارهای خشمگین بین والدین، حتی زمانی که مربوط به کودک نمی شوند، بر نحوه تفسیر کودکان از روابط و تعاملات آینده آنها با دیگران تأثیر می گذارد. کودکانی که والدین خشمگین یا پرخاشگر دارند، به احتمال زیاد خشم و رفتار پرخاشگرانه ای از خود نشان می دهند که در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد می کند. مدیریت خشم برای کودکان باید از دو بخش تشکیل شود: مقابله با خشم در لحظه و پیشگیری از بروز خشم هنگامی که کودکی از نظر عاطفی بی نظم است، آمیگدال، بخشی از مغز او که احساسات را بیان می کند، مسئول است در حالی که قشر جلوی مغز، بخشی که می تواند منطقی فکر کند، غیرفعال است. بنابراین، نباید و نه می توانید برای کودک خشمگین استدلال بیاورید. "من درک می کنم که تو خشم زیادی داری و این احساس اذیتت کرده.» کودکان و حتی ما بزرگترها می خواهیم شنیده شویم. گاهی اوقات، تصدیق تنها چیزی است که برای آرام کردن یک طوفان لازم است. به راحتی می توان تصور کرد که خشم در بچه های بزرگتر نتیجه نرسیدن آنها به خواسته هایشان است. «خشم همیشه متوجه شخص خاصی است، نه نسبت به کل بشریت.» یک کودک به تنهایی عصبانی نمی شود. بنابراین مشکلات خشم را می توان به عنوان یک مشکل رابطه ای در نظر گرفت زیرا خشم فقط در تعامل بین طرفین نشات می گیرد. مانند هر رابطه ای، هر داستانی دو طرف دارد. بزرگسالان اغلب تصور می کنند که بچه ها بی خیال هستند و احساسات ناراحت کننده نامناسب هستند. اما به آنچه کودکان هر روز تجربه می کنند فکر کنید. در اینجا چند نمونه آورده شده است: وقتی به شما گفته می شود باید بیدار شوید. حقیقت این است که ما، والدین، اغلب منبع خشم فرزندانمان هستیم. ما معتقدیم که بسیاری از چیزهایی که از فرزندانمان می خواهیم انجام دهند برای آنها خوب است و بنابراین منطقی است. و فکر می کنیم همیشه حق با ماست. همیشه حق با کسی نیست. برای جلوگیری از عصبانیت ایجاد شده توسط ما، با کودک خود منطقی و با احترام رفتار کنید. بین آموزش دادن به فرزندانمان برای انجام کارهای درست و مجبور کردن فرزندانمان به انجام آنچه ما می خواهیم تفاوت وجود دارد. همچنین بین آنچه درست است و آنچه ترجیح داده شده تفاوت وجود دارد. وقتی فکر می کنیم حق با ماست، باید دلایل را به آنها بگوییم. وقتی می دانیم که کاملاً حق با ما نیست، باید برای تغییر آماده باشیم. کودکانی که به طور ایمن وابسته هستند، بیشتر می توانند خود را کنترل کنند و عزت نفس بهتری دارند. آنها تمایل دارند خشم را به شیوه های سازنده اجتماعی کنترل و ابراز کنند. کودکانی که دانش و درک بیشتری از احساسات عادی دارند، مهارت های تنظیم هیجان و شایستگی اجتماعی بهتری با همسالان دارند. ما در سایت مام پلاس کنارتان هستیم تا با متخصصان خبره به شما کمک میکنیم که کودکانی با روان سالم تربیت کنید. و در آخر برایتان خانواده هایی آگاه ، شاد و پرانرژی آرزومندیم.
کودک خشمگین – چه چیزی باعث بروز مشکلات خشم در کودکان می شود؟
آیا باید برای کودکان با مشکلات خشم نگران باشید؟
در کودکان کوچکتر، احساسات شدید و کج خلقی رایج است زیرا آنها شروع به یادگیری نحوه تنظیم احساسات بزرگ و کج خلقی خود می کنند. توسعه مسائل خشم در کودکان خردسال
چگونه یک نوزاد کوچکِ شیرین به توپ خشم تبدیل شد؟
چه چیزی باعث بروز مشکلات خشم در کودک می شود؟
دو نوع عامل می تواند در مبارزه کودک با تنظیم خشم نقش داشته باشد - عوامل بیولوژیکی مانند ژنتیک یا بیماری ها و عوامل محیطی در اوایل کودکی. هر دوی اینها می توانند باعث کمبود تنظیم احساسات کودک شوند. علل بیولوژیکی خشم در کودکان
خلق و خوی
از نظر ژنتیکی، برخی از کودکان می توانند با خلق و خوی سخت تری به دنیا بیایند. آنها به راحتی ناامید می شوند و بیشتر «خشمگین» هستند. نوزادان با چنین خلق و خوی واکنشپذیری، فیزیولوژیکی بیشتر (که کمتر قادر به تنظیم آن بودند)، توجه ضعیفتر و سطح فعالیت بالاتر نشان میدهند. وراثت
یک مطالعه نشان داده است که اگر مادری دارای سطوح بالایی از خشم باشد، کودک نوپای او نیز در مواجهه با موقعیت های خصومت آمیز، احتمال بیشتری دارد که سطوح بالایی از خشم داشته باشد. علل محیطی خشم در کودکان
سبک فرزندپروری
در کودکان نوپا، محققان دریافتهاند که رفتار کنترلکننده والدین با خشم و رفتار بیرونی کودک مرتبط است. واکنش عاطفی والدین
واکنش والدین به عصبانیت فرزندشان اهمیت دارد. اگر والدین در هنگام عصبانیت کودک نوپا خشم خود را نشان دهند، کودک تمایل دارد خشم مداوم و رفتاری ناسازگار داشته باشد. بدرفتاری با کودک، سوء استفاده و شرم
کودکانی که مورد آزار و اذیت فیزیکی یا شرم قرار می گیرند، بیشتر در معرض خشم در هنگام درگیری هستند. خصومت زناشویی
پویایی خانواده یکی دیگر از عوامل محیطی است که می تواند بر توانایی کودک برای خودتنظیمی تأثیر بگذارد. تعاملات والدین بین خود و سایر بزرگسالان به عنوان الگوی روابط عمل می کند. مدیریت خشم برای کودکان
مدیریت خشم در لحظه
وقتی کودک شما خشمگین است، در حالت جنگ یا گریز است و نمی تواند خود را کنترل کند. این شما هستید که به کودک خود کمک می کنید تا آرام شود. در اینجا چند راه وجود دارد که می تواند خشم کودک شما را آرام کند
تصدیق
خشم آنها را بپذیرید و احساسات آنها را نام ببرید. شما نیازی به موافقت یا تایید احساسات آنها ندارید. به سادگی آن را بدون هیچ گونه قضاوت یا دفاع از خود توصیف کنید. نفس های آهسته و عمیق برای هر دوی شما
نفس های عمیق و آهسته می تواند سیستم عصبی برانگیخته شده را آرام کند. به کودک خود بیاموزید که به آرامی نفس بکشد، تا پنج بشمرد و سپس بازدم کند و این کار را با او انجام دهید تا بدن خود را آرام کند. در آغوش گرفتن
لمس های فیزیکی مانند در آغوش گرفتن می تواند به کودک شما کمک کند تا به سرعت آرام شود زیرا مستقیماً سیستم عصبی کودک شما را آرام می کند. اگر کودک شما خشمگین است، ممکن است دوست نداشته باشد در آغوش گرفته شود. در این صورت، با کودک خود بمانید و از نزدیکی برای کمک به آرام کردن او استفاده کنید. با این حال، اگر فرزند شما به خود یا دیگران صدمه می زند، در آغوش گرفتن می تواند علاوه بر آرامش از او محافظت کند. حواس پرتی
حواس پرتی ممکن است زمانی استفاده شود که فرزندتان هنوز بتواند به شما گوش دهد. آنها را راهنمایی کنید تا در مورد چیزی سرگرم کننده یا شاد فکر کنند، به عنوان مثال: آخرین سفر به ساحل، زمانی که آنها یک بادبادک ساختند، یا با یک توله سگ بازی کردند و غیره. پیشگیری از بروز خشم
کاهش حوادثی که می تواند باعث سرخوردگی شود
برای کودکان خردسال، انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر می تواند به راحتی باعث خشم و ناامیدی شود. برای آماده کردن کودک نوپا یا پیش دبستانی خود برای تغییرات، از قبل به آنها بگویید.
شما باید هر چه صبحانه برای شما درست کرده است بخورید.
فعالیت هایتان را در طول روز برای شما انتخاب کرده اند.
شما باید ساعت ها در روز سر کلاس بنشینید.
برای استفاده از حمام باید اجازه بگیرید.
وقتی به خانه رسیدید باید تکالیف را انجام دهید.
شما نمی توانید بدون اجازه والدین خود بیرون بروید.
وقتی صفحه نمایش تمام شد، باید بازی ویدیویی مورد علاقه خود را متوقف کنید.
شما نمی توانید تا دیروقت بیدار بمانید.
شما نمی توانید با والدین خود استدلال کنید زیرا این به عنوان " مخالفت " در نظر گرفته می شود.
همیشه بزرگترها به شما دستور میدهند.
همیشه با شما محترمانه صحبت نمی شود اما در مقابل نمی توانید بی احترامی نشان دهید.
لیست ادامه دارد…
آیا میتوانید تمام کارهای بالا را روز به روز انجام دهید و اگر امتناع کنید، بدون خشم مورد ناله، سرزنش یا تنبیه قرار خواهید گرفت؟ مراقب خستگی و گرسنگی باشید
کودکان یا هرکس دیگری زمانی که خسته یا گرسنه هستند بیشتر مستعد عصبانیت هستند. به آن نیازها رسیدگی کنید، به عنوان مثال خوردن میان وعده یا چرت زدن، خواب کافی در صورتی که اینها دلایل اصلی خشم هستند. والدین به روشی گرم، حساس و پاسخگو
تحقیقات زیادی نشان داده است که واکنش حساس والدین که باعث ایجاد دلبستگی ایمن در کودک می شود، برای کودکان مستعد خشم محافظت کننده است. انضباط، نه تنبیه
انضباط برای آموزش نه برای تنبیه. انضباط مثبت یک روش انضباطی مبتنی بر احترام متقابل است. با استفاده از نظم و انضباط مثبت، می توانید رفتار بد کودک را بدون فریاد زدن یا استفاده از تنبیه آموزش دهید و اصلاح کنید. قرار گرفتن در معرض موقعیت های خشم را محدود کنید
والدین می توانند با محدود کردن قرار گرفتن در معرض صحنه های خشمگین، به ویژه درگیری های حل نشده، به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را تنظیم کنند. کودکان در هر سنی خشم بزرگسالان را استرس زا می دانند. قرار گرفتن در معرض مبادلات خشم بین بزرگسالان ممکن است کودکان را نسبت به خشم حساس کند و احتمال پرخاشگری آنها را افزایش دهد. آموزش تشخیص احساسات
آموزش دانش عاطفی به کودکان شامل تصدیق و نامگذاری احساسات بزرگ کودک در هنگام ناراحتی است. پذیرش و توجه مثبت به احساسات منفی کودک می تواند به او بیاموزد که چگونه احساسات را کنترل کند، تشخیص دهد و تعدیل کند. آموزش تشخیص حالات بدنی
به آنها بیاموزید که وقتی می خواهند خشمگین شوند، حالت های رایج بدن خود را تشخیص دهند. به عنوان مثال، برخی از بچهها احساس میکنند که بدنشان داغ میشود، میلرزد یا مشت میکند. به آنها بیاموزید که به آرامی نفس های عمیق بکشند یا وقتی علائم هشدار دهنده را تشخیص می دهند از عوامل حواس پرتی استفاده کنند. آموزش مهارت های مدیریت استرس و ایجاد روتین مراقبت از خود
ورزش منظم یا مدیتیشن می تواند به کاهش استرس در زندگی کودک شما کمک کند و به رشد نظم دهی کمک کند. افکار نهایی در مورد مسائل خشم در کودکان
کودک مبتلا به خشم برای کنترل خود نیاز به کمک دارد. اگر کودکی دوره های خشم مکرر و طولانی مدت دارد، از درمانگران، روانشناسان، روانپزشکان جوان یا متخصصان سلامت روان کمک حرفه ای بخواهید.