برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
014199c2-b957-4df2-9982-1ddabc504664.jpg

کفاش

شعر کودکانه

کفاش پیر مهربون

صبح که می شه، می‏یاد بیرون

کلید رو پیدا می‏کنه

مغازه ‏رو وا می‏کنه

کفشا همه قطار، قطار

ردیف می‏شن روی دیوار

تو کفاشی، پشت شیشه

کفش منم دیده می‏شه

اوستای کفاش چی داره؟

چکش داره، قیچی داره

اول یه پیش‏بند می‏زنه

می‏شینه روی چهارپایه

چشم می‏دوزه به همسایه

همسایه‏اش کفشدوزکه

سر تا پاهاش پر از لکه

اونها با هم کار می‏کنن

کارهای بسیار می‏کنن

میخ می زنن می‏چسبونن

زیر لب آواز می‏خونن

واکس می‏زنن از همه رنگ

کفشا می‏شه خیلی قشنگ

با نخ و سوزن شب و روز

مشغول می‏شن به دوخت و دوز

با کار اونها همیشه

کفشای کهنه نو می‏شه

 


فائزه رسولی

فائزه رسولی

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود