برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
ویدیوی آموزشی شاهنامه خوانی، دیدار زال با مهراب پهناور: گسترده ، وسیع آرام :به آهستگی ، یواش ، ساکت ، قرار ، سکون نسیم : باد ملایم گاه : زمان ، وقت غُرش: فریاد و صدای بلند و ترسناک زوزه: صدای ناله ی بعضی از حیوانات مثل سگ یا گرگ جانوران: حیوانات ، جانداران سکوت : خاموشی ، ساکت شدن هواپیما :وسیله ی ترابری که در هوا حرکت میکند بگذری : رد شوی ، عبور کنی فرشی سبز : منظور جنگل که در روی زمین مثل فرش سبزگسترش یافته است گسترده :پهن شده ، پهناور ، وسیع کیلومتر : هر ۱۰۰۰ متر را یک کیلومتر است پوشانده است: پوشش داده است کمین کردن : پنهان شدن در جایی برای حمله ی ناگهانی میمون: در این درس نام حیوانی ،است بوزینه میمون خجسته ، مبارک ، فرخنده بازی گوش : هر کسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است مشغول : کسی که سرگرم کار باشد گرگدن : جانوری خیلی بزرگ و علف خوار که یک یا دو شاخ بر بالای بینی اش دارد آب تنی: شست و شوی بدن در آب ، شنا کردن حاشیه : کناره ، گوشه سرگرم : مشغول تفریح : گردش کردن استراحت : آرامش ، آسایش ، آرمیدن معلوم : آشکار ، دانسته ، مشخص تخت خواب : تخت چوبی یا فلزی که روی آن می خوابند کمد : قفسه کوچک مخصوص لباس و غیره قایق : کشتی کوچک کشتی :قایق بزرگ ، سفینه وسیله ی چوبی :ابزاری که از چوب ساخته شده باشد بخشی :قسمتی فایده :سود ، بهره اکسیژن: گازی بی رنگ ، بی بو در هوا که برای زنده ماندن حیوانات لازم است نیاز: احتیاج ، حاجت فراهم :گرد آمده ،جمع شده ، آماده ، حاضر ، مهیامواد سمی موادی که به بدن ضرر می رساند از بین می رود : نابود میشود ، نیست میشود ، محو و ناپدید می شود باد تند : طوفان می وزد: حرکت می کند ممکن است : امکان دارد ، امکان پذیر است ، شدنی است ، میسر است ویران کند: خراب کند محل : جا ، مکان بخوان و حفظ کن،پدربزرگ، فارسی سوم گردش : گردیدن، دور زدن چرخیدن ، جابه جایی حفظ کنیم نگهبانی کنیم ، نگهداری کنیم مراقب باشیم : نگه دارش باشیم مواظبت کنیم: نگهداری کنیم آینده :زمان پس از حال داستان : قصه چنین :این طور ، این گونه ، مانند این، مثل این آغاز : شروع ، ابتدا غیر جز : جدا از ، دیگر روزی : یک روز ، زمانی روزگاری :روزهایی در گذشته ، ایام به سر رفته بازهم : دوباره شادمان : شاد ، شادان ، خوشحال ، بشاش ، خندان ، مسرور وزان شد: وزید چشمه ی جوشان: چشمه ی در حال جوشش ، چشمه ی جوشنده دل صحرا : وسط بیابان ، وسط دشت روان شد: جاری شد سبز وخرم :با طراوت ، تر و تازه ، شاداب مژده می آرد: خبر خوش و خوب می آورد پرستو: چلچله ، پرنده ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید که مهاجر است پر می گشاید :می پرد ، پر باز می کند این سو : این سمت ، این طرف ، این جهت آن سو : آن سمت ، آن طرف ، آن جهت نوازش : مهربانی ، شفقت ، ملاطفت شاپرک : نوعی پروانه که معمولا در شب پرواز می کند چهره: روی ، صورت ، رخ ، سیما ، گونه شاخ درختان: شاخه ی درختان آوای بلبل : آواز بلبل مرور فصل دوم فارسی سوم دبستان آموزش بند پهناور: تنگ ، کم وسعت زیبا: زشت آرام :تند همه جا: هیچ جا سکوت: همهمه ، شلوغی شاید: حتما بالا: پایین گسترده: جمع شده ، محدود شده نشسته: ایستاده مشغول: ساکت ، بیکار حاشیه: مرکز، وسط :سرگرم :بیکار ،نامشغول ، ساکت ، آرام معلوم :نامعلوم ،نامشخص ، مجهول بخشی: تمام ، کل فایده :ضرر ، زیان سمی: غیر سمی ، سالم تند: کند ، آرام ممکن: غیر ممکن ، نشدنی ، امکان ناپذیر ویران: آباد بهترین: بدترین حفظ : فراموش کردن ، عدم مراقبت آینده: گذشته آغاز: پایان ،سرانجام، عاقبت ، آخر هیچ: همه دور: نزدیک شادمان: غمگین ، غمناک ، اندوهگین جوشان: آرام ، بی حرکت صحرا: باغ ، جای سر سبزو خرم روان :جامد سبز وخرم :بی طراوت پر میگشاید :پر می بندد ، فرود می آید این سو :آن سو زیبا :زیبنده پهناور: پهن ، پھنا صدا: صوت ، اصوات سکوت :ساکت گسترده: گسترش ، گسترد مشغول: شغل ، شاغل ، مشاغل ، اشتغال حاشیه :حواشی تفریح: فَرح ، مُفَرح معلوم: علوم ، عالم ، علم ، معلم ، عالم ، تعلیم وسیله :وسایل فایده: مفید ، فواید نیاز: نیازمند مواد: ماده سمی: سموم ، سم می وزد: وزش ، وزیدن ممکن : امکان محل :محله ، محلات حفظ :حافظ ، محافظت ، محفوظ ، حفاظت چنین: چنان وزان: وزش ، وزیدن جوشان :جوشش ، جوش ، جوشنده خرم: خرامان مژده :مژدگانی می گشاید :گشایش ، گشودن شاخ :شاخه ، شاخسار ، شاخک درس ۱۶ (اگر جنگل نباشد)
هم معنی (مترادف)
متضاد (مخالف )
هم خانواده
کلمات دارای ارزش املائی درس ۱۶ فارسی