برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
آ مثل آتش وآب آدم برفي وآفتاب ب مثل باغ وبابا بهار و بوي گل ها پ مثل پاييزسرد پروازيک برگ زرد ت مثل توپ خورشيد قرمزو زرد وسپيد ث مثل ثلث آخر با نمره هاي بهتر ج مثل جوجه جيک جيک جنگل سبزوتاريک چ مثل چوب وچِنار چَـکاوک وچمن زار ح مثل حوله ،حُباب حياط وحوض پرآب خ مثل خوبي ،خدا خنديدن بچّه ها د مثل دشت ودريا درخت سبزوزيبا ذ مثل ذرّت شاد بازي کاکل وباد ر مثل رنگين کمان هفت تاکمان توي آن زمثل زنبورو زاغ زَنبَق زيباي باغ ژ مثل ژاله برگل هديه ي گل به بلبل س مثل سايه ي بيد ستاره هاي سپيد ش مثل شش تاشب تاب- سه تابيدار سه تاخواب ص مثل صبح و صدف صد تاصدف توي صف ض مثل ضَربه اي سخت که زد تبر بردرخت ط مثل طوق اردک طوطي سبزو کوچک ع مثل عيـد وعــمو عروسک کوچولو غ مثل غاز وغنچه هردوتا توي باغچه ف مثل فَوّاره ها در آفتاب زيبا ق مثل قمري وقو قاصدک قصّه گو ک مثل کوه پربرف کاج وکلاغ پرحرف گ مثل گل يا گلاب گردش گل هادر آب ل مثل لک لک خواب زير لَحاف مهتاب م مثل موج وماهي چه ماهي سياهي ن مثل نورو نوروز گل داده نرگس امروز و مثل وقت ورزش صبح قشنگ ونرمش ه مثل هوهوي باد هواي پاک وآزاد ي مثل ياس زيبا درآخر الفبا
در وب سایت مام پلاس ببینید ویدیوی آموزشی ، تدریس نشانه خـ خ دوتا خواهر بنام خـ غير آخر و خ آخر بودند. خواهر كوچيك خـ غير آخر جوان بود روزي دوشيفت صبح و ظهر يعني اول روز و وسط روز كار ميكرد. خواهر بزرگ از بس تو جواني كار كرده بود، تو پيري كمرش خم شده بود و زياد نميتونست كار كنه، فقط تو يك شيفت كار ميكرد اونهم براي تفريح فقط آخر روز سركارش ميومد. اين دوخواهر يك چيز مشترك داشتند يعني يك خال سياه و قشنگ روي ابروشون بود كه همه اين دوخواهر را از روي همين خالشون ميشناختند. كارشون اين بود كه تو بيمارستان شهرك الفبا هركس سيخ ماهي تو گلوش گير ميكرد باصداي خ خ خ از تو گلوش در ميآوردند و تو كارشون هم خيلي ماهر بودند. بيشتر بيمارشون هم خرگوش و خرس و خروس و هر كس يا چيزي كه حرف خ داشتن، بودن. حالا يا اول يا وسط يا آخر اسمشون بود. اسم خواهر كوچيك توشهرك الفبا خـ غير آخر بود واسم خواهر بزرگ هم خ آخر بود. اينطوري شد كه يك حرف ديگه به شهرك البفا اضافه شد تا شما بچههاي گل با سواد كنند و بتونيد مطالب زيادي را بخونيد و بنويسيد. شعر الفبا
طرح درس نشانه خـ خ
داستان نشانه خ