برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
تشخیص_آسیب_دیدن_کودک[1].png

4 روش تشخیص آسیب های روانی در کودکان

آسیب های روانی در کودکان متاسفانه با آمار رو به رشدی در جوامع امروزی پیش می رود ، مشکلی که اگر والدین با شناخت علائم و نشانه های اولیه، برای رفع آن اقدام کنند به راحتی حل خواهد شد. ما دراین مقاله به شما کمک می کنیم تشخیص دهید که آیا کودک شما براثر یک اتفاق، آسیب دیده است یا خیر. در قسمت نظرات، مشکلات رفتاری فرزندان خود را با ما در میان بگذارید تا مشاورین و کاردرمانگران مام پلاس به شما راه حل های مفیدی ارائه دهند.

چگونه تشخیص دهیم که آیا کودک در اثر یک اتفاق آسیب دیده است؟

 

 

 متأسفانه، کودکان از حوادث و شرایط آسیب زا مانند PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) مصون نیستند. در حالی که یک تجربه آسیب زا در صورت ناگفته ماندن و درمان نشدن می تواند به کودک آسیب برساند، خبر خوب این است که کودکان در صورت دریافت حمایت از بزرگسالان مورد اعتماد، بهتر می توانند با یک رویداد آسیب زا کنار بیایند.  هر چه زودتر نشانه‌های تروما را در کودک تشخیص دهید، زودتر می‌توانید به او کمک کنید تا حمایت کند، به جلو برود و زندگی‌اش را دوباره جمع کند.

 

 روش اول 

 

 درک تروما

 

 

1: آگاه باشید که چه چیزی می تواند یک تجربه آسیب زا برای یک کودک در نظر گرفته شود.  یک تجربه آسیب زا، تجربه ای است که کودک را وحشت زده یا شوکه می کند و ممکن است خطری برای زندگی داشته باشد (چه واقعی باشد چه تصور شده) و باعث شود کودک احساس آسیب پذیری شدید کند. رویدادهای بالقوه آسیب زا شامل:

 

 بلایای طبیعی

 

 تصادفات وسایل نقلیه و حوادث دیگر

 

 بی توجهی

 

 آزار کلامی، فیزیکی، عاطفی یا جنسی (از جمله مواردی مانند اختلال سازگاری، ناخویشتن داری یا انزوا)

 

 تجاوز جنسی

 

 خشونت در مقیاس وسیع، مانند تیراندازی دسته جمعی

 

 جنگ

 

 قلدری یا قربانی خشونت آمیز شدید

 

 شاهد ضربه روحی شخص دیگری (مثلاً شاهد سوء استفاده)

 

 2: تشخیص دهید که افراد مختلف به تروما واکنش متفاوتی نشان می دهند. اگر دو کودک تجربه مشابهی داشته باشند، ممکن است علائم متفاوت یا شدت تروما متفاوتی داشته باشند.  آنچه برای یک کودک آسیب زا است ممکن است برای دیگری فقط ناراحت کننده باشد.

 

 3: علائم تروما را در والدین و سایر عزیزان نزدیک به کودک در نظر بگیرید.  والدینی که از اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند نیز می تواند محرکی باشد برای کودک برای ایجاد پاسخ آسیب دیده. حتی ممکن است کودک نسبت به ضربه شدیدتر واکنش نشان دهد، زیرا بزرگسالان اطراف او این کار را انجام داده‌اند، به‌ویژه والدین چون بسیار با آنها هماهنگ هستند.

 

 روش دوم

 

 توجه به علائم فیزیکی

 

 

 1: مراقب تغییرات شخصیتی باشید. نحوه رفتار کودک در حال حاضر را با رفتار کودک قبل از ضربه مقایسه کنید. اگر رفتار افراطی یا تغییر محسوسی نسبت به رفتار عادی آنها مشاهده کردید، احتمالاً کودک آسیبی دیده است.

 

 ممکن است به نظر برسد که یک کودک شخصیت جدیدی پیدا می‌کند (مثلاً یک دختر با اعتماد به نفس که یک شبه به فرد متزلزل تبدیل می‌شود) یا ممکن است بین چندین حالت روحی قوی تغییر کند (مثلا پسری که یکهو گوشه‌ نشین و یکهو پرخاشگر می شود)

 

 2: در نظر بگیرید که کودک چقدر راحت ناراحت می شود. یک کودک آسیب دیده ممکن است برای چیزهای نسبتاً کوچکی که قبلاً آنقدر اذیتش نمی کرد گریه و ناله کند.

 

 کودک ممکن است با یادآوری هر چیزی که مربوط به تروما است به شدت ناراحت شود - برای مثال، ممکن است با دیدن یک شئ یا شخصی، اتفاقی که افتاده را به او یادآوری کند به شدت مضطرب شود یا گریه کند.

 


 3: مراقب پسرفت باشید  کودک ممکن است به رفتارهای بچه گانه تر، مانند مکیدن انگشت شست و خیس کردن تخت بازگردد. این امر به ویژه در موارد سوء استفاده جنسی رایج است، اما در سایر اشکال تروما نیز دیده می شود.

 

 کودکان دارای ناتوانی های رشدی ممکن است به راحتی رگرسیون را تجربه کنند، که می تواند تشخیص این که آیا رگرسیون مربوط به تروما است یا خیر، دشوارتر می شود.

 

 4: به علائم انفعال و تبعیت توجه کنید.  کودکان آسیب دیده، به ویژه آنهایی که توسط یک بزرگسال آسیب دیده اند، ممکن است سعی کنند بزرگسالان را آرام کنند یا از عصبانیت آنها جلوگیری کنند.  شما ممکن است متوجه اینکه کودک از توجه اجتناب کند ، کاملا تبعیت کند، ویا اصرار بیش از حد برای تبدیل شدن به یک کودک خیلی کوچکتر را داشته باشد، شوید.

 

 5: به دنبال خشم و پرخاشگری کودکان باشید. کودکان آسیب دیده ممکن است با خشم رفتار کنند، به راحتی ناامید شوند و شروع به عصبانیت بیشتر کنند. حتی ممکن است نسبت به دیگران پرخاشگر شوند.

 

 کودکی که آسیب دیده است ممکن است سرکش به نظر برسد یا اغلب دچار مشکل شود.  این ممکن است در مدرسه آشکارتر باشد.

 

 6: علائم بیماری مانند سردرد، استفراغ یا تب را مشاهده کنید. کودکان مبتلا به تروما و استرس اغلب با علائم فیزیکی واکنش نشان می دهند که ممکن است دلیل واضحی نداشته باشد. این علائم ممکن است زمانی بدتر شوند که کودک باید کاری مرتبط با تروما انجام دهد (مثلاً رفتن به مدرسه بعد از آزار در مدرسه)، یا زمانی که کودک استرس دارد.

 

 روش سوم

 

 توجه به علائم روانشناختی

 

 

 1: به تغییرات رفتاری توجه کنید.  اگر کودک شما متفاوت از قبل از رویداد رفتار می کند، ممکن است به این معنی باشد که اتفاقی افتاده است.  به دنبال افزایش رفتارهای مرتبط با اضطراب باشید.

 

 این تغییرات در رفتار در یک بازه زمانی بسیار کوتاه اتفاق خواهند افتاد.

 

 معمولاً کودکان پس از تجربه یک تروما در زندگی روزمره دچار مشکل می شوند. آنها ممکن است در برابر چیزهایی مانند زمان خواب، حضور در مدرسه یا وقت گذرانی با دوستان مقاومت کنند. عملکرد آنها در مدرسه ممکن است دچار لغزش شود و ممکن است دچار رگرسیون رفتاری شوند. به هر چیزی که پس از یک رویداد آسیب زا تبدیل به یک مشکل می شود، توجه داشته باشید.

 

 یک کودک آسیب دیده نیز ممکن است ناگهان پرخاشگری کند.

 

 2: مراقب وابستگی کودکان به اشخاص یا اشیا باشید. کودک ممکن است بدون شخصی که به او اعتماد دارد، یا یک وسیله مورد علاقه مانند اسباب بازی، پتو یا حیوان عروسکی، احساس گم شدن کند. یک کودک آسیب دیده ممکن است به شدت ناراحت شود اگر این شخص یا شی همراه او نباشد، زیرا احساس ناامنی می کند.

 

 کودکانی که تروما را تجربه کرده‌اند ممکن است دچار اضطراب جدایی از والدین یا مراقبان خود شوند و از دوری از آنها ترس داشته باشند.

 

 برخی از کودکان از خانواده یا دوستان کناره گیری می کنند و روابطشان را قطع می کنند و ترجیح می دهند تنها باشند.

 

3: به ترس های شبانه توجه کنید. کودکانی که آسیب دیده اند ممکن است در به خواب رفتن یا به خواب رفتن مشکل داشته باشند یا در مقابل خواب مقاومت کنند. آنها ممکن است از اینکه شب ها، با چراغ خاموش یا در اتاق خودشان به تنهایی بخوابند، بترسند. ممکن است کابوس‌های شبانه، وحشت‌های شبانه یا خواب های بد ببینند.

 

 برخی از کودکان نیز ممکن است این اتفاق آسیب زا را در خواب دوباره تجربه کنند.

 

 4: توجه داشته باشید که آیا کودک مدام می پرسد که آیا اتفاق دوباره رخ می دهد یا خیر.  کودک ممکن است در مورد اینکه آیا دوباره اتفاق می افتد یا خیر، یا در مورد انجام اقداماتی برای جلوگیری از آن (مانند درخواست مکرر از مردم برای رانندگی ایمن بعد از یک تصادف اتومبیل) سؤال کند. بعید است که اطمینان از بزرگسالان ترس آنها را آرام کند.

 

 برخی از کودکان ممکن است برای جلوگیری از این اتفاق در آینده وسواس داشته باشند، مانند بررسی مداوم یک چیزی که قبلا برای آنها اتفلق افتاده. این ممکن است به اختلال وسواس فکری-اجباری تبدیل شود.

 

 کودکان ممکن است این رویداد را به طور مکرر در حین بازی خود تکرار کنند، مانند تصور مکرر آن اتفاق، یا تصادف مکرر ماشین های اسباب بازی با وسایل.

 

 

 5: در نظر بگیرید که کودک چقدر به بزرگسالان اعتماد دارد. بزرگسالان در گذشته قادر به محافظت از آنها نبودند، بنابراین ممکن است استدلال کنند "چه کسی می تواند؟"  و تصمیم بگیرند که هیچ کس نمی تواند آنها را ایمن نگه دارد. آنها ممکن است بزرگسالانی را که سعی می کنند به آنها اطمینان دهند باور نکنند.

 

 اگر کودکی آسیب دیده باشد، ممکن است در اعتماد کردن به دیگران به عنوان مکانیزم دفاعی مشکل داشته باشد، زیرا نمی‌تواند افراد یا مکان‌های دیگر را امن ببیند.

 

 کودکی که توسط یک بزرگسال مورد آزار و اذیت قرار گرفته است ممکن است شروع به ترس از بزرگسالان دیگر کند. به عنوان مثال، دختری که توسط یک مرد قدبلند صدمه دیده ممکن است از عموی قدبلند خود بترسد، زیرا شبیه مردی است که به او آسیب رسانده است.

 

 6: ببینید آیا کودک از مکان های خاصی می ترسد. اگر کودکی یک اتفاق آسیب زا را در یک مکان خاص تجربه کند، ممکن است از مکان مورد نظر اجتناب کند یا از آن بترسد. برخی از کودکان ممکن است بتوانند با کمک یکی از عزیزانشان یا وسایلی که به آنها امنیت می دهند، آن مکان را تحمل کنند، اما نمی توانند تنها ماندن در آنجا را تحمل کنند.

 

 به عنوان مثال، کودکی که توسط یک درمانگر مورد آزار قرار گرفته است، ممکن است با دیدن ساختمان درمانی، جیغ بزند و گریه کند و حتی اگر کلمه «درمان» را بشنود، وحشت کند.

 

 7: مراقب احساس گناه یا شرم باشید. کودک ممکن است خود را به خاطر کاری که انجام داده، گفته یا فکر کرده است، خود را برای آن اتفاق آسیب زا سرزنش کند. این ترس ها همیشه منطقی نیستند. کودک ممکن است خود را به خاطر موقعیتی سرزنش کند که در آن هیچ اشتباهی مرتکب نشده است و نمی تواند اوضاع را بهتر کند.

 

 این ممکن است منجر به رفتار وسواسی شود.  به عنوان مثال، شاید پسری و خواهرش در حال بازی در خاک بودند که این حادثه تلخ رخ داد و اکنون احساس می کند که باید همه را کاملاً تمیز و دور از خاک نگه دارد.

 

 8: به نحوه تعامل کودک با کودکان دیگر توجه کنید.  یک کودک آسیب دیده ممکن است احساس بیگانگی کند، و ممکن است مطمئن نباشد که چگونه به طور عادی با دیگران تعامل داشته باشد، یا علاقه ای نداشته باشد. یا ممکن است بخواهند در مورد اتفاق آسیب زا صحبت کنند یا آن را تکرار کنند، که می تواند سایر کودکان را آزار دهد یا ناراحت کند.

 

 کودکی که آسیب دیده است ممکن است با روابط دوستانه و پویایی مناسب دست و پنجه نرم کند. آنها ممکن است به شدت نسبت به همسالان خود منفعل شوند یا سعی کنند آنها را کنترل یا قلدری کنند. کودکان دیگر کناره گیری می کنند و احساس می کنند که نمی توانند با همسالان خود ارتباط برقرار کنند.

 

 کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند ممکن است سعی کنند آزار را در بازی خود تقلید کنند، بنابراین مهم است که تماشا کنید که چگونه کودک پس از ضربه با همسالان خود بازی می‌کند.

 

 

 9: توجه کنید اگر کودک راحت تر مبهوت می شود. تروما می تواند منجر به هوشیاری بیش از حد شود و کودک ممکن است همیشه "مراقب" باشد. کودک ممکن است از باد، باران یا صداهای بلند ناگهانی بترسد، یا اگر کسی خیلی به آنها نزدیک شود، ترسناک یا پرخاشگر به نظر برسد.

 

 10: به ترس هایی که آنها درموردشان می گویند توجه کنید. کودکانی که آسیب دیده اند تمایل به ایجاد ترس های جدید دارند و ممکن است به طور گسترده درباره آنها صحبت کنند یا نگران باشند. ممکن است به نظر برسد که هیچ چیز نمی تواند ترس را آرام کند و به آنها اطمینان دهد که ایمن هستند.

 

 به عنوان مثال، اگر کودک یک بلای طبیعی را تجربه کرد یا پناهنده باشد، ممکن است از نگرانی هایی که خانواده اش در امان نیستند یا جایی برای زندگی ندارند صحبت کند.

 

 یک کودک آسیب دیده ممکن است در مورد امنیت خانواده خود وسواس داشته باشد و سعی کند از خانواده خود محافظت کند.

 

 11: مراقب افکار خودزنی یا خودکشی باشید.  کودکی که قصد خودکشی دارد ممکن است شروع به صحبت زیاد در مورد مرگ کند، وسایلی را ببخشد، از فعالیت های اجتماعی کناره گیری کند و در مورد کارهایی که بعد از مرگش انجام خواهید داد صحبت کند.

 

 پس از ضربه روحی، برخی از کودکان به مرگ توجه می کنند و ممکن است بیش از حد در مورد آن صحبت کنند یا بخوانند، حتی اگر لزوماً قصد خودکشی نداشته باشند.

 

 اگر در خانواده مرگ وجود داشته باشد، صحبت از مرگ همیشه نشانه خودکشی نیست. گاهی اوقات، این فقط نشانه ای است که آنها در تلاش برای درک مرگ و میر هستند. با این حال، اگر زیاد در این مورد صحبت می کند، ممکن است ارزش بررسی را داشته باشد که مزمئن شوید اتفاقی نیفتاده است.

 

 12: مراقب علائم اضطراب، افسردگی یا ترس در کودک باشید. اگر فکر می کنید ممکن است مشکلی وجود داشته باشد، فرزندتان را نزد روانشناس یا روانپزشک ببرید.

 

 اضطراب یک نشانه ی بزرگ برای این است که کودک یک تجربه آسیب زا داشته.

 

 مراقب عادات غذایی، خواب، خلق و خو و تمرکز کودک خود باشید. اگر هر یک از اینها به طور چشمگیری تغییر کرد یا غیرعادی به نظر رسید، بهتر است آن را بررسی کنید.

 

 تروما می تواند شرایط دیگر را تقلید کند. به عنوان مثال، برخی از کودکان پس از تجربه یک ضربه که اغلب با ADHD ( اختلال کم توجهی) اشتباه گرفته می شود، بیش از حد، ناتوان در تمرکز می شوند. برخی دیگر ممکن است سرکش یا پرخاشگر به نظر برسند، که می تواند به اشتباه به عنوان مشکلات رفتاری ساده تعبیر شود. اگر اتفاقی افتاده است، به یک متخصص مراجعه کنید.

 

 روش چهارم

 

 حرکت رو به جلو

 

 1: توجه داشته باشید که حتی اگر کودکی هیچ یک یا تعداد کمی از این علائم را نشان نمی‌دهد، به این معنی نیست که با آن مقابله می‌کند.  یک کودک می تواند تحت تاثیر یک رویداد آسیب زا قرار گیرد، اما به دلیل نیاز نادرست به قوی یا شجاع بودن برای خانواده، یا ترس از ناراحتی دیگران، آن را در درون خود نگه دارد.

 

 2: فرض کنید که کودکی که بخشی از یک اتفاق آسیب زا بوده است باید با توجه بیشتر از او مراقبت شود تا برای کنار آمدن با این اتفاق به او کمک شود. آنها باید فرصتی برای صحبت در مورد احساسات خود در مورد آن اتفاق را داشته باشند، و همچنین باید فرصت هایی برای انجام کارهای سرگرم کننده کاملاً بی ارتباط با آن اتفاق را فراهم کنید.

 

 به فرزندتان بگویید که اگر ترس، سؤال یا چیزهایی دارد که می خواهد در مورد آنها صحبت کند، می تواند با شما درمیان بگذارد. اگر فرزندتان این کار را کرد، توجه کامل خود را به او معطوف کنید و احساسات او را تأیید کنید.

 

 اگر از اتفاق باخبر شدید (مثلاً تیراندازی در مدرسه یا فاجعه طبیعی)، قرار گرفتن فرزندتان در معرض منابع رسانه ای را کاهش دهید و بر استفاده او از اینترنت و تلویزیون نظارت کنید.  قرار گرفتن مکرر در معرض رویداد در اخبار می تواند بهبودی را برای کودک دشوارتر کند.

 

 ارائه حمایت عاطفی می تواند خطر ابتلا به تروما را در کودک شما کاهش دهد یا شدت تروما را کمتر از آنچه می توانست باشد، کند.

 

3: مراقب باشید، حتی اگر علائم تروما بلافاصله ظاهر نشد. برخی از کودکان ممکن است برای چندین هفته یا حتی ماه ها دلیلی برای ناراحتی بروز ندهند. از عجله کردن کودک برای کشف و بیان احساسات خود اجتناب کنید. ممکن است برای برخی از کودکان طول بکشد تا آنچه اتفاق افتاده را پردازش کنند.

 

 4: در اسرع وقت برای علائم تروما کمک بگیرید.  پاسخ ها، واکنش ها و توانایی های کسانی که بلافاصله مسئولیت یک کودک را برعهده میگیرند، بر توانایی کودک برای مقابله با یک اتفاق آسیب زا تأثیر می گذارد.

 

 5: اگر به نظر می رسد فرزندتان برای مقابله با این اتفاق مشکل دارد، از یک مشاور یا روانشناس بخواهید. در حالی که محبت و حمایت شما بسیار مفید است، گاهی اوقات کودکان به بیش از این نیاز دارند تا به آنها کمک کند تا پس از حوادث وحشتناک بهبود یابند. از کمک گرفتن برای فرزندتان نترسید.

 

 

 6: ببینید چه نوع درمانی برای کودک شما مناسب است. انواع درمانی که احتمالاً به بهبودی کودک شما کمک می کند شامل روان درمانی، روانکاوی، درمان شناختی-رفتاری، هیپنوتیزم درمانی و حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR) است.

 

 اگر اتفاق آسیب زا برای چندین عضو خانواده رخ داده است، یا اگر فکر می کنید خانواده می تواند از کمک استفاده کند، حتما این کار را انجام دهید.

 

 7: سعی نکنید به تنهایی با این موضوع کنار بیایید. در حالی که برای شما طبیعی است که بخواهید پشتیبان فرزندتان باشید، به تنهایی این کار را برای شما سخت‌تر می‌کند، به خصوص اگر شما نیز این اتفاق آسیب‌زا را تجربه کرده باشید. اگر شما مضطرب یا ترسیده باشید، فرزندتان آن را متوجه می‌شود و نشانه‌های او را از شما می‌گیرد، بنابراین مراقبت از خود یک ضرورت است.

 

 زمانی را به صحبت در مورد اتفاقاتی که با عزیزانتان مانند همسر و دوستانتان می گذرد اختصاص دهید. صحبت کردن در مورد احساسات می تواند به شما کمک کند تا با آنها کنار بیایید و کمتر احساس تنهایی کنید.

 

 اگر شما یا یکی از عزیزانتان با مشکلات بسیار سختی روبرو هستید، به مشاوران کاربلد مراجعه کنید.

 

 اگر احساس خستگی می کنید، از خود بپرسید که در حال حاضر به چه چیزی نیاز دارید. آیا به یک دوش آب گرم، یک فنجان قهوه، یک آغوش، یا به ۳۰ دقیقه مطالعه کتاب مورد علاقه خود.

 

 8: تعامل فرزندتان با دیگران را تشویق کنید.  اعضای خانواده، دوستان، درمانگران، معلمان و دیگران همگی می توانند از فرزند شما و خانواده شما در مقابله با عواقب پس از این اتفاق آسیب زا حمایت کنند. نه شما تنها هستید و نه فرزندتان.

 

 9: از سلامت فرزندتان حمایت کنید. شما می توانید با تلاش برای بازگرداندن یک روتین در اسرع وقت، ادامه دادن به کودک خود با یک رژیم غذایی مغذی و کمک به کودک خود در حفظ برنامه های بازی و ورزش که ارتباط با افراد هم سن و سال خود و حرکت بدن را برای سلامتی تضمین می کند، کمک زیادی کنید.

 

 سعی کنید حداقل یک بار در روز کودک خود را به حرکت وا دارید (پیاده روی، رفتن به پارک، شنا، پریدن روی ترامپولین و غیره).

 

 در حالت ایده آل، یک سوم بشقاب کودک شما باید با میوه ها و سبزیجاتی پر شود که دوست دارد بخورد.

 

 10: برای فرزندتان در دسترس باشید.فرزند شما در حال حاضر به چه چیزی نیاز دارد؟ امروز چگونه می توانید از فرزندتان حمایت کنید؟همه اینها درست مانند کنار آمدن با گذشته و لذت بردن از زمان حال مهم هستند.


برچسب ها

فائزه جرفی

فائزه جرفی

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود