برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
نوجوانان وعشق.jpg

وقتی نو جوانان عاشق می شوند چه اتفاقی می افتد

برخی از مردم بر این باورند که عشق نوجوان خالص ترین و صادقانه ترین شکل عشق است، در حالی که برخی معتقدند که این یک فریب بزرگ است که وقتی به اندازه کافی بالغ شدیم متوجه می شویم.نظر شما چیست لطفا با ما همراه شوید ...

وقتی نوجوانان عاشق می شوند چه اتفاقی می افتد

عاشق شدن یک تحول عاطفی در هر سنی است، اما برای نوجوانان احتمالاً مدیریت احساسات حتی دشوارتر است. بدن و مغز نوجوانان با سرعتی بالغ می شوند که از دوران کودکی تجربه نشده است. یک جهش رشد، ایجاد خصوصیات جنسی ثانویه وجود دارد و ظاهر افراد جوان از کودک به بزرگسال تغییر می کند. ناهنجاری فیزیکی اغلب ناشی از عدم همزمانی رشد است. جوانان ممکن است در مورد جنسی شدن بدن خود یا نارسایی های ادراک شده خود از نظر ایده آل های اغلب غیر واقعی بدن احساس خجالت و خودآگاهی کنند. همچنین، مغز نوجوان به عنوان «کار در حال پیشرفت» توصیف شده است، با برخی از نواحی سریع‌تر از سایرین به بلوغ می‌رسند، که منجر به عدم تطابق بالقوه بین رشد فیزیکی، عاطفی و شناختی می‌شود. به عنوان مثال، ممکن است بین ظاهر بدن بزرگسالان ناسازگاری وجود داشته باشد، افزایش میل جنسی و رشد مغز مورد نیاز برای تصمیم گیری بالغ و خودتنظیمی رفتار و احساسات است. ناحیه "عملکرد اجرایی" مغز - قشر جلوی مغز - یکی از آخرین مناطق مغز است که به طور کامل بالغ می شود، معمولاً در دهه بیست (پتانجک و همکاران، 2011).

تغییرات هورمونی که توسط تحولات مغز و بدن ایجاد می شود، به شدت در احساسات شدید جذب جنسی و عاشق شدن نقش دارد. تستوسترون و استروژن - هورمون های جنسی مردانه و زنانه - با افزایش میل جنسی مرتبط هستند، در حالی که هورمون های اکسی توسین و وازوپرسین در دلبستگی و پیوند نقش دارند. در دوران بلوغ، حجم این هورمون های جنسی در گردش در بدن به طور چشمگیری افزایش می یابد. در دختران، تخمدان ها تولید استروژن خود را 6 برابر و در پسران، بیضه ها 20 برابر میزان تستوسترون تولید می کنند.

هر دو جنس دارای هورمون های مردانه و زنانه هستند که در جریان خون گردش می کنند، اما در دوران نوجوانی سطح تستوسترون پسران 20 تا 60 درصد بیشتر از دختران می شود، در حالی که سطح استروژن او 20 تا 30 درصد بیشتر از سطح تستوسترون او می شود. این هورمون ها اثرات قوی بر خلق و خو و میل جنسی دارند. جوانان از نظر هورمونی به سمت جذب شدن از نظر جنسی به دیگران تمایل دارند، اما، به ویژه در اوایل نوجوانی، آنها به احساسات مرتبط با افزایش سریع و نوسانات سطح هورمون خود عادت ندارند. غلظت بالای هورمون های خاص برای سن فرد، یا نوسانات سریع سطح هورمون ممکن است باعث خلق و خوی منفی بیشتر و تغییرات خلقی بیشتر شود (بوکانان و همکاران، 1992). عواطف مرتبط با «عاشق» یا «شهوت» بودن احتمالاً گیج‌کننده  هستند، حتی برای برخی طاقت‌فرسا هستند (تمپل اسمیت و همکاران،

فقط هورمون های جنسی نیستند که در عاشق شدن نقش دارند. اورتیگ و همکارانش (2010) از تصویربرداری مغزی استفاده کردند تا نشان دهند که وقتی فردی عاشق می شود، 12 ناحیه از مغز به طور پشت سر هم کار می کنند تا مواد شیمیایی محرک سرخوشی مانند دوپامین، آدرنالین و سروتونین را آزاد کنند. آدرنالین یک هورمون استرس است که باعث تعریق، تپش قلب و خشکی دهان می شود - فقط نگاه کردن به عشق جدید می تواند این احساسات بدنی را تحریک کند. دوپامین میل و احساسات لذت بخش را تحریک می کند و به عنوان یک هورمون "احساس خوب" با اثرات مشابه با داروی کوکائین توصیف شده است. فیشر و همکاران (2006) سطوح بالایی از دوپامین را در مغز زوج‌هایی که به تازگی عاشق شده‌اند، پیدا کردند. علاوه بر این، Marazziti و Canale (2004) سطوح سروتونین را در جریان خون زوج‌های عاشق و افراد مبتلا به اختلالات وسواسی جبری بررسی کردند.

در تصویر دیگری از چگونگی آشکار شدن برخی از این اثرات، مطالعه ای توسط برند و همکارانش (2007) نوجوانان تازه عاشق را با گروه کنترلی مقایسه کرد که شریک زندگی نداشتند. گروه «عاشق» در هیپومانیا، حالت خلقی (با افکار و رفتارهای همراه) که در آن احساسات ناپایدارتر هستند، امتیاز بالاتری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند: یک دقیقه سرخوشی، در دقیقه دیگر در ناامیدی. یادداشت های روزانه عشق نوجوان نشان داد که آنها خلق و خوی مثبت تری در صبح و عصر نسبت به گروه کنترل داشتند، زمان خواب کوتاه تری داشتند اما خواب با کیفیت بهتری داشتند، خواب آلودگی روز را کاهش دادند و در طول روز تمرکز بهتری داشتند.

عاشق شدن مستلزم عادت کردن به همه آن احساسات مختلف، نوسانات خلقی، نیازها و خواسته هاست. با این وجود، نوجوانان از طریق روابط عاشقانه خود پتانسیل رشد روانشناختی را دارند زیرا در مورد خود و سایر افراد یاد می گیرند، در نحوه مدیریت این احساسات و توسعه مهارت های صمیمیت تجربه کسب می کنند. آنها همچنین با خطرات و چالش های جدیدی روبرو هستند.

 

جنبه های مثبت و منفی روابط عاشقانه نوجوانان

رشد روانی اجتماعی

، نظریه‌پرداز رشد طول عمر، اریک اریکسون (1968) عاشقانه‌های جوانی را عوامل مهمی در درک خود و شکل‌گیری هویت نوجوانان می‌دانست. او «عاشق شدن» نوجوانان را نوعی خودسازی به جای صمیمیت واقعی توصیف کرد. نوجوانان که با رشد قوای شناختی خود آگاهی بیشتری پیدا می‌کنند، می‌توانند هویت «بزرگ‌شده» خود را با شرکای عاشقانه امتحان کنند و از طریق بازخورد از واکنش‌ها و رفتارهای شرکا، به تدریج تصویر خود را روشن کنند. صحبت های بی پایان (و اکنون پیامکو واتساپ واینستاگرام و...) که اغلب با عاشقانه های نوجوانان همراه است، راهی برای آزمایش اشکال مختلف «خود» و آزمایش تأثیر آنها بر شخص مقابل است.

روابط عاشقانه نوجوانان - چه کوتاه مدت و چه بلند مدت - علاوه بر کمک به توسعه هویت، می تواند تجربیات یادگیری مثبتی درباره خود فراهم کند، به عنوان مثال از طریق تأثیرگذاری بر عزت نفس و باورها در مورد جذابیت و ارزش خود، و ارتقای جایگاه در گروه همسالان.  آنها می توانند به جوانان در مذاکره مجدد و ایجاد روابط بالغ تر و کمتر وابسته به عاطفی با والدین خود، به عنوان پیش زمینه ای برای زندگی مستقل، کمک کنند. هنگامی که بین شرکای حسن نیت و صمیمیت وجود دارد، روابط عاشقانه محیط امنی را برای یادگیری و آزمایش تمایلات جنسی ارائه می دهد (کالینز و همکاران، 2009). روابط عاشقانه نوجوانان، به یک معنا، زمینه آموزشی برای صمیمیت بزرگسالان است،

چالش ها و مشکلات

از جنبه منفی، روابط عاشقانه گاهی اوقات می تواند منجر به نتایج ناسالم شود. جوانان زمانی که با هم جفت می‌شوند می‌توانند بیش از حد منحصر به فرد شوند و خود را از دوستی و شبکه‌های حمایتی به روش‌هایی که توسعه مطلوب را پیش نمی‌برد، قطع کنند. اگر نوجوانی از طریق مشارکتی که در آن انتخاب‌های ناسالم زندگی انجام می‌شود، یا از طریق والدین شدن زودهنگام و برنامه‌ریزی نشده، گزینه‌های رشدی خود را ببندد، ممکن است شکل‌گیری هویت به خطر بیفتد.

نوجوانان می توانند در معرض تعاملات خشونت آمیز و یا فعالیت جنسی ناخواسته یا اجباری در روابط عاشقانه خود قرار گیرند (Mulford & Giordano, 2008). پرخاشگری بین شرکای عاشقانه رایج است، به طوری که پسرها به اندازه دختران احتمال دارد رفتار سوء استفاده را گزارش کنند. بررسی کالینز و همکاران (2009) نشان می‌دهد که بسته به نمونه مورد بررسی، 10 تا 48 درصد از نوجوانان پرخاشگری فیزیکی و 25 تا 50 درصد پرخاشگری روان‌شناختی از طرف شریک عاشقانه‌شان، از جمله فحاشی و توهین را گزارش می‌کنند. تهدید کرد. این روزها، پرخاشگری و قلدری به صورت آنلاین نیز اتفاق می‌افتد، برای مثال، شرکای سابق انتقام‌جو، عکس‌های خصوصی یا اطلاعاتی را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند که باعث خجالت، تحقیر یا بدتر از آن قربانی می‌شود. به نظر می رسد برخی از نوجوانان این موقعیت ها را بیشتر از وضعیت سالم می پذیرند.  

اجبار جنسی در روابط عاشقانه نسبتاً رایج است. یک نظرسنجی ملی از بیش از 2000 دانش‌آموز استرالیایی در سال‌های 10، 11 و 12 نشان داد که در میان افرادی که از نظر جنسی فعال بودند، یک چهارم آنها رابطه جنسی ناخواسته‌ای را تجربه کرده‌اند (میچل و همکاران، 2014). دلایلی برای داشتن رابطه جنسی در زمانی که آنها نمی خواستند شامل مستی بیش از حد برای نه گفتن (49 درصد)، ترس (28 درصد) یا تحت فشار قرار گرفتن توسط شریک زندگی خود (53 درصد) باشد. مطالعه ای در ایالات متحده بر روی بیش از 750 دانش آموز دختر نشان داد که تقریباً 50 درصد آنها حداقل یک بار تجربه رابطه جنسی ناخواسته داشته اند، 70 درصد به عنوان بخشی از یک "ارتباط" گاه به گاه، و 57 درصد در یک رابطه عاشقانه متعهدانه (گارسیا و همکاران) .، 2012). رابطه جنسی پشیمان نیز در میان نوجوانان پدیده ای غیر معمول نیست (به عنوان مثال اسکینر و همکاران، 2008).

از دیگر چالش‌های پیش روی جوانانی که به دنبال یا شرکت در روابط عاشقانه هستند، می‌توان به عشق نافرجام و جدایی اشاره کرد. در مورد عشق نافرجام، خیال پردازی در مورد دیگری می تواند شدید و وسواس گونه باشد، که گاهی اوقات منجر به تعبیر نادرست می شود که احساسات متقابل هستند. در موارد شدید این ممکن است منجر به رفتارهای ناسازگار مانند پرخاشگری و تعقیب شود (Leitz & Theriot, 2005)، اما معمولاً این پریشانی به درون تبدیل می‌شود و به افسردگی و اعتماد به نفس پایین کمک می‌کند، گاهی اوقات با خطر ابتلا به خود. -صدمه.

جدایی یکی از ویژگی های بسیار رایج روابط عاشقانه نوجوانان است که برخی از آنها تنها چند هفته طول می کشد.. تأثیر جدایی ممکن است شدید یا طولانی مدت نباشد، به خصوص در مورد روابط کوتاه مدت. با این وجود، برخی از نوجوانان آسیب پذیرتر از دیگران هستند. چندین مطالعه نشان داده اند که جدایی عاشقانه با افسردگی مرتبط است، به ویژه در میان کسانی که قبلاً اختلالات خلقی را تجربه کرده اند (داویلا، 2008؛ ولش و همکاران، 2003). در مطالعه ما در سال 2012، 40 درصد از شرکت‌کنندگان پس از قطع رابطه خود احساس ناراحتی می‌کردند، حتی اگر اکثر این جدایها به خودی خود یا متقابل آغاز شده بودند.

معمولاً زمان درمان می کند و تجربه آموزش می دهد. Connolly و McIsaac (2009) در مورد جدایی در میان نوجوانان کانادایی تحقیق کردند و دریافتند که شایع ترین دلایل ارائه شده برای پایان دادن به یک رابطه مربوط به وابستگی، صمیمیت، نیازهای جنسی یا وابستگی متقابل است. به عبارت دیگر، جوانان در زمانی که روابطشان کامل نبود، «حرکت می‌کردند» و در این فرآیند، امیدواریم در مورد خود و دیگران بیشتر یاد بگیرند. با گذشت زمان، و از طریق صحبت با دیگران، از جمله والدین، همسالان و شرکا، نوجوانان می توانند چارچوب های شناختی را برای درک بهتر ماهیت روابط صمیمانه ایجاد کنند و یاد بگیرند که با فراز و نشیب های خود کنار بیایند. یک مثال از مطالعه مونتگومری (2005) بر روی نزدیک به 500 جوان 12 تا 24 ساله می آید. که در آن نشان داده شد که نوجوانان مسن تر نسبت به نوجوانان کمتر مستعد ایده آل سازی رمانتیک هستند. آنها در انتظارات خود از یک شریک عاشقانه واقع بینانه تر بودند، بنابراین کمتر در معرض ناامیدی بودند. با تجربه، اگر همه چیز خوب پیش برود، عشق کمی کور می شود.

عوامل محافظتی

با افزایش سن و بلوغ، انتظارات واقع بینانه‌تر و امیدواریم ظرفیت‌های قوی‌تر برای انتخاب شریک متمایز، برقراری ارتباط و مذاکره با شرکا و بهبودی از پس‌رفت‌ها و گسست‌های رابطه به وجود می‌آید. «امیدوارم» کلمه اصلی اینجاست، زیرا می‌دانیم که افراد در هر سنی می‌توانند با دلشکستگی‌ها و انتخاب‌های ضعیف عاشقانه‌شان از بین بروند. با این وجود، برخی عوامل محافظتی وجود دارد که احتمالاً به جوانان کمک می کند تا در اولین روابط عاشقانه مذاکره کنند و از جدایی جان سالم به در ببرند.

آموزش جنسی اولیه مهم است، به طور ایده آل از خانه سرچشمه می گیرد و توسط برنامه درسی مدرسه پشتیبانی می شود. برای "گفتگو" در آستانه اولین قرار یک جوان کمی دیر است. آموزش‌هایی که فراتر از مکانیک جنسی است و بر احترام متقابل، تصمیم‌گیری و معنای رضایت تأکید دارد، باید به جوانان کمک کند تا در برابر قلدری و اجبار جنسی مقاومت کنند. برنامه‌های مدرسه و جامعه‌محور که بر آموزش ویژگی‌های روابط عاشقانه سالم، شناخت کلیشه‌های مبتنی بر جنسیت، بهبود مدیریت تعارض و مهارت‌های ارتباطی، و کاهش پذیرش خشونت شریک زندگی تمرکز دارند، می‌توانند به طور مؤثر خشونت در روابط نوجوانان را کاهش دهند (Foshee et al. ، 1998). علاوه بر این، الگوسازی والدین از روابط متقابل محترمانه، الگویی را برای جوانان تعیین می‌کند تا در تعاملات خود هدف قرار دهند.

گفتگوهای خانوادگی و همسالان که روابط عاشقانه نوجوانان را عادی می کند - و از هم گسستن - به جوانان کمک می کند تا انتظارات و تجربیات خود را درچارچوب بندی قرار دهند. برخی از نوجوانان ممکن است برای حفظ ارتباط با دوستان و گروه همسالان خود، و ادامه ورزش و سرگرمی های خود زمانی که درگیر یک رابطه عاشقانه شدید هستند، به تشویق بیشتری نیاز داشته باشند. اما مهم است که آنها این پیوندهای حمایتی را حفظ کنند تا به آنها در مقاومت در برابر انواع روابطی که بیش از حد وابسته به هم هستند و کیفیت وسواسی دارند، کمک کنند. وقتی این نوع رابطه از هم می پاشد، خطر پریشانی و افسردگی بیشتر می شود. حفظ ارتباط با دوستان باعث می شود که نوجوانان از مشکلات دوری کنند و در مورد موفقیت ها، شکست ها و امیدهای عاشقانه خود صحبت کنند.

در دنیای امروز، امنیت سایبری یک مسئله کلیدی برای همه ما، به ویژه جوانان است. آموزش در مورد موضوعاتی مانند خطرات بالقوه سکستینگ، شکارچیان جنسی آنلاین و تحریف روابط عاشقانه که در سایت های مبتذل  به تصویر کشیده می شود برای نوجوانان ضروری است. نظارت والدین بر فعالیت‌های آنلاین، به‌ویژه در میان کودکان و نوجوانان کوچک‌تر، ممکن است توصیه شود، و این مستلزم آن است که والدین نیز در رسانه‌های جدید آموزش ببینند - در مورد فیس‌بوک، اینستاگرام .... وموارد مشابه آگاه باشند. در حالی که نوجوانان به حریم خصوصی خود نیاز دارند، برای والدین مهم است که مراقب علائم هشدار دهنده استفاده وسواس گونه و مخفیانه از اینترنت باشند. احساسات هولناک عاشق شدن می تواند نوجوانان را به سمت فعالیت های نابخردانه سوق دهد. مشکل اینترنت این است که پست های رسانه های اجتماعی می توانند پس از پایان یک رابطه دوباره به آنها مراجعه کنند.

 همه ما عشق را در سنین پایین تجربه کرده ایم یا حداقل به کسی علاقه داشته ایم. بیشتر اوقات به خاطر همین فیلم‌های عاشقانه است که به ما نشان می‌دهند چگونه هر داستان عاشقانه‌ای شروع می‌شود و در نهایت پایانی شاد و عاشقانه دارد. اما عشق واقعی بسیار متفاوت تر از این است. بلوغ در سنین مختلف برای افراد مختلف اتفاق می افتد. و از آنجایی که تنها بلوغ به شما کمک می کند تا احساسات خود را به خوبی تعیین کنید، حدس زدن اینکه آیا این عشق واقعی است یا فقط یک علاقه در دوران نوجوانی شما دشوار است.

هر چه که باشد، عشق نوجوان همچنان خطرناک است. حتی اگر مثل آب باران پاک، مثل بچه بی گناه و مثل یک حیوان وفادار صادق باشد، باز هم عشق ورزیدن در سنین پایین خطر ناک است. اولاً شما تمرکز زندگی خود را از دست می دهید، که در دوران نوجوانی این است که با نمرات طلایی کیف کنید و از نظر تحصیلی برای خود جایگاه خوبی ایجاد کنید. اما از آنجایی که شما بیش از حد مشغول اداره کردن زندگی عاشقانه و تحصیلات خود هستید، یکی یا گاهی اوقات هر دو به خطر می افتند. عشق ورزیدن یا قرار گرفتن در یک رابطه نابالغ نیز می تواند روزهای نوجوانی شما را از خوش گذرانی بگیرد. اگر در یک رابطه بودید یا هستید، حتما تجربه کرده اید که بودن در یک رابطه محدودیت های زیادی را برای زندگی شخصی شما ایجاد می کند. یکی دیگر از معایب عشق نوجوانی این است که ما شریک زندگی خود را بر اساس طرز فکری که هنوز رشد نکرده ایم انتخاب می کنیم. ما چیزی از درک، اعتماد نمی دانیم، اشتراک و محبت ما فقط هر جا که دلمان را ببرد دنبال می‌کنیم تا اینکه یک روز متوجه می‌شویم که همه کارها را اشتباه انجام داده‌ایم.روابط همیشه بسیار پیچیده هستند، مهم نیست که افراد چقدر بالغ  شده باشند. بنابراین عاقلانه است که فقط زمانی درگیر چنین چیزی پیچیده شویم که مطمئن باشیم از عهده آن بر می آییم. در غیر این صورت، فقط احساسات آزاردهنده و افسردگی را به همراه دارد و روزهای بسیار مهم زندگی ما را برای جوانی خراب می کند.

درباره عاشقانه ها و روابط نوجوانی


روابط عاشقانه نقطه عطف اصلی رشد است.این روابط با تمام تغییرات دیگری که در دوران نوجوانی رخ می دهد - فیزیکی، اجتماعی و عاطفی همراه است. آنها با روشی که نوجوانان  تصویر بدن، استقلال، حریم خصوصی و هویت را کشف می کنند مرتبط هستند.

روابط عاشقانه می تواند فراز و نشیب های عاطفی زیادی برای فرزند شما - و گاهی اوقات برای کل خانواده - به همراه داشته باشد. اما این احساسات فرزند شما را به سمت ظرفیت عمیق تری برای مراقبت، به اشتراک گذاشتن و توسعه روابط صمیمانه سوق می دهد.

زمانی که عاشقانه و روابط نوجوانی شروع می شود

سن "مناسب" برای شروع رابطه وجود ندارد. اما تغییرات اغلب در این سنین اتفاق می افتد :

از 9 تا 11 سالگی، کودک شما ممکن است استقلال بیشتری نسبت به خانواده و علاقه بیشتری به دوستان نشان دهد.
از 10 تا 14 سالگی، کودک شما ممکن است شروع به جذب دیگران کند.
از 15 تا 19 سالگی، روابط عاشقانه می تواند در زندگی اجتماعی نوجوانان نقش اساسی داشته باشد.
همچنین معمول است که کودکان تا اواخر نوجوانی علاقه ای به روابط عاشقانه نداشته باشند. برخی از جوانان ترجیح می دهند بر روی تکالیف مدرسه، ورزش یا سایر علایق تمرکز

برای والدین

 برای والدینی که با تصمیم سختی روبرو می شوند که چه زمانی به نوجوان خود اجازه دهند تا قرار ملاقات را شروع کند،

 تبدیل این زمان بسیار احساسی به لحظه ای قابل آموزش می تواند تفاوت را ایجاد کند.وقتی نوبت به دنبال کردن روابط عاشقانه جدید می رسد، بسیاری از نوجوانان احساس می کنند که همه پاسخ ها را دارند. وقت گذاشتن برای صحبت علنی با همسرتان در مورد ارزش‌های خانواده، تعیین مرزها، رفتارهای مخاطره‌آمیز و برقراری روابط سالم می‌تواند به عنوان یک سنگ بنای حیاتی برای یک پایه عاطفی قوی در زمان بلوغ او باشد.

«هر کودکی با سرعت متفاوتی بالغ می شود. با این حال، از نظر واقع بینانه، دبیرستان باید اولین مدرسه ای باشد که باید در آن قرار ملاقات در نظر گرفته شود. به جای استفاده از سن یا درجه خاص برای تعیین اینکه آیا فرزندتان برای قرار ملاقات آماده است یا خیر، بیشتر روی سطح بلوغ کلی، توانایی مسئولیت پذیری و مهارت های اجتماعی کلی تمرکز کنید. والدین باید بدانند که چه بخواهیم چه نخواهیم، ​​فرزندانشان بالغ و بزرگ خواهند شد. سعی کنید بیش از حد بر جلوگیری از انشعاب و جدایی آنها تمرکز نکنید، بلکه به آنها کمک کنید تا مراحل زندگی را با تعادل، دیدگاه و احترام به قوانین والدین خود طی کنند."

آماده یا نه

بنابراین چگونه والدین می توانند بدانند که آیا نوجوان آنها آماده است اولین قدم را به دنیای دوستیابی و قلب های شکسته بردارد؟ این را در نظر بگیرید:

بلوغ - اگرچه نوجوانان ممکن است به نظر برسید و به اندازه کافی بزرگ باشند، اما ممکن است بلوغ ذهنی و عاطفی لازم برای این کار را نداشته باشند. واکنش آنها به موقعیت های عاطفی و اینکه در چه مرحله ای از رشد بلوغ خود هستند را در نظر بگیرید. اگر نوجوانان شما معمولاً ساده لوح هستند یا از نظر احساسی بیش از حد فعال یا حساس هستند، احتمالاً بهترین کار این است که قرار ملاقات تا سنین بالاتر به تأخیر بیفتد.

احساس مسئولیت - نوجوانانی که رانندگان ایمن هستند، فعالانه در ورزش یا سرگرمی‌ها شرکت می‌کنند، درگیر فعالیت‌های خانوادگی و اجتماعی هستند و از نظر تحصیلی خوب عمل می‌کنند، عموماً به اندازه کافی مسئولیت‌پذیر هستند تا بدون همراهی با هم قرار بگذارند.

روانشناسان همچنین پیشنهاد می کنند در نظر بگیرید که آیا فرزندان شما می توانند تعادل سالمی بین تحصیلات و فعالیت های اجتماعی برقرار کنند و آیا آنها در انجام کارهای ضروری مسئولیت دارند و می توانند ضرب الاجل ها یا مقررات منع رفت و آمد را رعایت کنند.

 

برای نوجوان عاشق

ارتباط صادقانه ارتباط باز، صادقانه و ایمن بخش اساسی یک رابطه سالم نوجوان است. یعنی شما باید:
با هم صحبت کنید!
در مورد احساسی که دارید با خودتان صادق باشید
سعی کنید اگر چیزی شما را آزار می دهد صحبت کنید
به آنچه هر یک از شما برای گفتن دارید احترام بگذارید - این ممکن است به معنای موافقت با مخالفت باشد
مرزهای سالم هنگامی که صحبت از لذت بردن از روابط مثبت به میان می آید، یادگیری داشتن محدودیت ها یا مرزهای سالم ضروری است. یک بازی بدون قوانین بسیار گیج کننده خواهد بود - روابط به همان روش کار می کنند و به قوانین نیز نیاز دارند. نه قوانین سختگیرانه مانند مدرسه، بلکه توافقات معقول و مطمئن در مورد نحوه رفتار با یکدیگر.داشتن مرزهای سالم به این معنی است که رابطه شما نباید مانع از موارد زیر شود:
گذراندن وقت با دوستانتان
لذت بردن از سرگرمی هایی که دوست دارید
داشتن حریم خصوصی زمانی که شما آن را می خواهید

نکته پایانی

روابط عاشقانه و روابط نوجوانان بخش مهمی از رشد کلی است.
روابط نوجوانان اغلب شامل کشف صمیمیت فیزیکی، احساسات جنسی و کشش جنسی است.
بحث های باز و بدون قضاوت خانوادگی در مورد روابط می تواند نوجوانان را تشویق کند تا چیزهایی را با شما در میان بگذارند.
راهنمایی، حمایت و پذیرش شما برای رشد، خودپذیری و رفاه فرزندتان مهم است

به طور خلاصه، روابط عاشقانه نوجوانان - با همه فراز و نشیب هایش - این ظرفیت را دارند که باعث رشد، افزایش اعتماد به نفس و تجربیات سالمی شوند که به جوانان در مورد دادن و گرفتن صمیمیت آموزش می دهند. آنها همچنین تله هایی برای بازیکنان جوان فراهم می کنند. و در حالی که نمی‌توانیم (و نباید) نوجوانان تحت مراقبت خود را در برابر همه آسیب‌ها و ناامیدی‌هایی که زندگی ایجاد می‌کند محافظت کنیم، عوامل محافظتی وجود دارد که احتمال آسیب جدی ناشی از شراکت‌های سمی یا جدایی‌های ناراحت‌کننده را محدود می‌کند. والدین مراقب، مهربان و محترمانه، شبکه‌های دوستی قوی و آموزش رابطه‌محور، همگی می‌توانند نقش خود را در کمک به نوجوانان در لذت بردن از ماجراجویی‌های عاشقانه و یادگیری از آنها ایفا کنند.


مریم‌ طهماسبی

مریم‌ طهماسبی

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود