قصه ننه سرما برای شب یلدا_کاربرگ،ویدئو، شعر و کاردستی_برای کودکان

قصه ننه سرما برای شب یلدا_کاربرگ،ویدئو، شعر و کاردستی_برای کودکان

شب یلدا یا شب چله یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های ایرانی است که مثل نوروز و چهارشنبه‌سوری از تاریخ و پیشینه قدیم ایران به یادگار مانده. شب یلدا در واقع از زمان غروب آفتاب در آخرین روز پاییز یعنی ۳۰ آذر شروع می‌شود و با طلوع آفتاب در اولین روز زمستان یعنی اول دی به پایان می‌رسد. در این مقاله این شب در دنیای کودکان مورد بحث قرار میگیرد. با ما همراه باشید...

 شب یلدا یا شب چله از تمام شب‌های سال بلندتر است و اجداد ما هر سال آن را جشن می‌گرفته‌اند. شب چله به عنوان بلندترین شب سال، برای ما ایرانی‌ها پر از خاطره است؛ از زمان کودکی که انشای شب یلدا می‌نوشتیم تا جمع شدن فامیل، انداختن سفره شب یلدا، تزیین انار شب یلدا و گوش دادن به شعر و قصه زیر کرسی.برای کودکانمان نیز خاطرات خوبی در این شب بسازیم.

ننه سرمای شب یلدا مانند بابا نوروز و حاجی فیروز، یک داستان افسانه ای در بین ایرانیان است که کودکان دیروز بیشتر آن را می شناسند. این داستان ها  را معمولا بزرگتر ها در شب های زمستان و نوروز به کودکان تعریف می کنند.

همچنین مشاهده کنید:

37 بازی و سرگرمی برای کودکان و بزرگسالان در دور همى شب یلدا

ویدئوی اموزش نقاشی انار برای شب یلدا

ویدئوی آموزش نقاشی هندوانه فانتزی برای شب یلدا

ویدئوی اموزش نقاشی هندوانه با حرف w

داستان شب یلدا برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی

طاها کوچولو وقتی از مهدکودک اومد خونه دید مامانش کلی خوراکی های خوشمزه ( آجیل، هندوانه، انار و ... ) آماده کرده از مامانش پرسید مامان جون عیده ؟

مامانش خندید و گفت نه،

طاها کوچولو تعجب کرد گفت مهمون داریم؟

مامانش دوباره خندید و گفت: نه،

طاها بیشتر تعجب کرد گفت پس چه خبره این همه خوراکی خوشمزه دارید آماده میکنید

مامان طاها کوچولو گفت این ها را میخوایم ببریم خونه مادرجون اونجا قراره با خاله ها و دایی ها دور هم باشیم و بخوریم،

طاها کوچولو گفت مگه چه خبره؟ ما که همیشه میریم خونه مادرجون ولی هیچ وقت اینقدر خوراکی ها خوشمزه نمیبریم

مامانش گفت عزیزم امشب "شب یلدا" یا "شب چله" است.

طاها کوچولو دوباره تعجب کرد و گفت شب یلدا ، شب یلدا چه شبی هست مگه؟

مامان طاها کوچولو گفت: شب یلدا یا شب چله،آخری شب زمستان و بلندترین شب سال هست. از قدیم مردم ایران رسم داشتند که درازترین شب سال را که همان آخرین شب پاییز است را جشن بگیرند و بیشتر به خونه بزرگ‌تر‌ها می‌رن و دور هم جمع می‌شن و هم خوراکی‌های خوشمزه می‌خورن و هم مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها برای بچه‌ها قصه می‌گن و یا شاهنامه میخونند و اینکه فال حافظ میگیرند و دور هم کلی شاد هستند و میخندند.

طاها کوچولو که تازه متوجه شده بود خندید و کلی ذوق کرد به مامان گفت آخ جون پس خیلی بهمون قراره خوش بگذره.

مامان طاها کوچولو گفت: درسته امشب میتونه بهمون خیلی خوش بگذره در صورتی که در خوردن این تنقلات و خوراکی های خوشمزه زیاده روی نکنید تا یه موقع دلمون درد نگیره.

طاها کوچولو هم گفت: چشم مامان جونم حواسم هست.

بعد طاها کوچولو با کلی ذوق و شوق رفت کاراش را انجام داد و با مامان رفتند خونه مادر جون، اونجا با بچه های همسن خودش بازی کردند بعد رفتند کنار مادرجونشون زیر کرسی نشستند تا مادرجون براشون قصه بگه.

ویدئوی آموزش طراحی ناخن شب یلدایی

ویدئوی دستور پخت آش انار مختص شب یلدا برای کودکان

برای دیزاین های شیک شب یلداتون بر روی لینک زیر کلیک کنید:

شیک ترین دیزاین های شب یلدا

شعر شب یلدا برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی

بلندترین شب کدومه

شبی که یادم می مونه

شب بلند و زیبا

شب قشنگ یلدا

یه شب سرد و قشنگ

با میوه های رنگا رنگ

سیب و خیار هندونه

مزش به یادم میمونه

با یه سبد گل بزرگ

بریم خونه

مادر بزرگ خوبم

قصه میگه یه عالم

قصه خوب و زیبا

از شب سرد یلدا

قصه  ی شیرین ننه سرمای شب یلدا

روزی روزگاری، ننه سرمای شب یلدا بانوی زمستان، به همراه هوای سرد به شهر ما آمد. ننه سرمای شب یلدا آنقدر پیر بود که انگار روی تمام موهایش برف نشسته. این مادربزرگ در آسمان زندگی می کرد و دو پسر داشت که سرما را با خود می آوردند. یکی از آن ها چله‌ کوچک و دیگری چله بزرگ.

چله‌ی بزرگ مرد مهربانی بود که از روز اول زمستان، برای ۴۰ روز بر زمین حکمفرمایی می کرد؛ اما بعد از این که حکمفرمایی چله بزرگه تمام میشد، پسر دوم ننه سرما یعنی چله کوچیکه حکمرانی خود را بر جهان آغاز می کرد. او برعکس برادرش مهربانش، بدجنس و سرد بود و با خود، برف، یخ و هوای بسیار سرد می آورد.

با این وجود، زمان فرمانروایی او کوتاه بود و تنها ۲۰ روز طول می کشید. با اینکه برادر بزرگتر به او می گفت که با دنیا مهربان باشد و اینقدر هوا را سرد نکند، گوش برادر کوچکتر بدهکار نبود.

ادامه داستان شب یلدا این طور بود که بالاخره،یک روز حاکم دیگری آمد و چله کوچیکه را در یک کوه یخی زندانی کرد. ننه سرمای شب یلدای ما خیلی غمگین شد.

او به کوه رفت و با نفس گرمش برف و یخ را آب کرد تا پسرش را آزاد کند. او سرانجام در نبرد پیروز شد و توانست با آب کردن برف ها، پسرش را نجات بدهد.

بقچه برف ننه سرمای شب یلدا برای پیش دبستانی ها 

ننه سرمای شب یلدا تک و تنها، نصف برف‌ها را گوله کرده و در بقچه‌اش گذاشته بود تا صبح زود آن‌ها را روی سر جنگل کاج بریزد. او بقچه‌ی پر از برف را در ایوان گذاشت و خودش که حسابی از کت و کول افتاده بود، به خواب رفت.

صبح خیلی خیلی زود، وقتی ننه سرما به ایوان رفت، بقچه‌ی برف‌ها را ندید. اینور گشت، اونور گشت، اما خبری از بقچه نبود. ننه سرما با دستپاچگی به طرف کوچه دوید و داد زد: «آهای دزد، دزد اومده، کمک کنید، داره دیر میشه، برف‌ها الان آب میشن. ابرا سیاه شدن الان وقت ریختن گوله برفی‌هاس».

اما همه خواب بودند و صدای ننه سرما را نشنیدند. ننه سرما ناامید به سمت خانه‌اش رفت، اما احساس کرد چیزی زیر پایش له شد. زیر پایش را نگاه کرد و ردی از گلوله برف‌ها را دید که روی زمین ریخته شده. تندی سوار هواپیمای ابریش شد و رد گلوله‌های برف را دنبال کرد. او رفت و رفت و رفت، تا به جنگل کاج رسید. از هواپیمای ابری پیاده شد و زیر درخت‌ها و بوته‌ها را یکی یکی گشت، تا اینکه بقچه‌ی برفش را زیر تخته سنگ کنار رودخانه پیدا کرد. همه‌ی حیوانات جنگل دور بقچه‌ی برفی نشسته بودند.

ننه سرما با عصبانیت رو به آن‌ها کرد و گفت: «پس شما‌ها بقچه‌ی برف رو برداشتین. زود برید کنار باید به کارم برسم و برف‌ها رو روی جنگل بریزم. بعداً سر فرصت حساب شما‌ها رو میرسم».

جغد دانا جلو رفت و گفت: «ننه سرما خواهش می‌کنم اول به حرف‌های ما گوش بده. ما بقچه رو ندزدیدیم. دیشب اومدیم همه چیزو برات بگیم، اما اونقدر خوابت سنگین شده بود که صدای ما رو نشنیدی».

پاندای مهربان ادامه داد: «برای همین بقچه‌ی برف‌ها را آوردیم، اما ردی هم گذاشتیم تا بتونی ما رو پیدا کنی».

ننه سرما با تعجب پرسید: «خب برای چی این کارو کردین»؟!

خرگوش چشم قرمزی سرش را پایین انداخت و گفت: «به خاطر من این کارو کردند. آخه بچه‌های من تازه بدنیا اومدند و اگه برف می‌بارید من نمی‌تونستم غذایی پیدا کنم و بچه‌هام گرسنه می‌موندند و از سرما یخ می‌زدن».

ننه سرما گفت: «اما اگه الان برف نباره درخت‌های جنگل توی بهار گل نمیدن و میوه ندارن».

او به خرگوش کوچولو‌های تازه بدنیا اومده نگاه کرد. ده تا خرگوش کوچولوی چشم‌قرمزی که مثل پنبه سفید و ریزه میزه بودند. ننه سرما پیش خودش گفت که باید کمکشان کند تا بزرگ شوند. کمی فکر کرد و گفت: «آهااا فهمیدم چکار کنیم. من خرگوش چشم قرمزی و بچه‌هاشو با خودم می‌برم خونه، اینطوری هم می‌تونم برف‌ها رو روی سر جنگل بریزم، هم تا آخر زمستون مواظب خرگوش‌ها باشم».

خرگوش چشم قرمزی که خیلی خوشحال شده بود گفت: «منم قول میدم توی گوله کردن برف‌ها کمکت کنم».

آن روز بچه خرگوش‌ها به ننه سرما کمک کردند و از توی هواپیمای ابری همه‌ی برف‌ها را روی سر جنگل کاج ریختند. اینطوری کار ننه سرما هم کمتر شده بود و زودتر به خانه برگشت و شب کنار شومینه‌ی توی هال یک سبد بزرگ گذاشت تا بچه خرگوش‌ها توی گرما بخوابند.

لحاف ننه سرما و شب یلدا

یکی بود یکی نبود زمستون بود و هوا سر بود. ننه سرما کجا بود؟ تو آسمون. چی کار میکرد؟ تند و تند لحافشوتوی هوا میتکوند. ننه سرمای شب یلدای ما لحافشو تکون میداد، اما نمیدونست که لحافش سوراخه و پنبه‌ها ریزه ریزه از اون بیرون میریزن. طفلکی ننه سرما. ننه سرما لحافو میتکوندو پنبه‌ها همینجوری از سوراخ لحاف پایین میریختن. ننه سرما همینطوری که داشت لحافشو میتکوند یه دفعه حس کرد لحاف تو دستش سبک شده. همه پنبه‌ها پایین ریخته بود و لحاف خالی خالی شده بود. ننه سرما از آسمون به زمین نگاه کرد. پنبه‌ها از آسمون به زمین میومدن و روی زمین میشستن. از اون طرف روی زمین کلاغا و خرگوشا روی پنبه‌ها میدوییدنو با خوشحالی فریاد میزدن: ریزه ریزه این برف آسمونه که داره میریزه. آخ جون برف آخ جون برف. ننه سرما گفت:‌ای وای ریزه ریزه این پنبه لحاف منه که پایین میریزه؟ حالا چی کار کنم؟ بدون لحافم چه جوری بخوابم؟ ننه سرما یه کم فکر کردو بعد تکه ابر سفیدی رو روی شونه انداختو از آسمون پایین اومد. زمین پر از برف بود و همه جا سفید سفید شده بود. ننه سرما دستشو دراز کرد تا برفارو جمع کنه که یه دفعه تق کمر ننه سرما درد گرفت. ننه سرما آهی کشید و گفت:تق تقه پنبه حالا چه وقت کمر درده. حالا چی کار کنم؟ چطوری لحافمو پر از پنبه کنم؟ وبا غصه به درختی نگاه کرد. یه کلاغ و یه خرگوش که مشغول بازی رو برفا بودن ننه سرمارو دیدن. کلاغ گفت: قار قار سلام شما کی هستین؟ نکنه جادوگرین؟ قار قار. ننه سرما خندیدو گفت:سلام من ننه سرما هستم جادوگر نیستم اینا هم پنبه‌های لحاف منه که ریخته روی زمین. خرگوش گفت: چی؟ پنبه‌های لحاف؟ ننه سرما گفت: بله اومدم پنبه هارو جمع کنم که یه دفعه کمرم درد گرفت نمیدونم امشب بدون لحافم چطوری بخوابم. کلاغ و خرگوش که دیدن ننه سرما ناراحته کمی فکر کردن. بعد کلاغ پرید روی درختو خرگوشم دویدروی تپه. کلاغ هر چی برف روی شاخه درختا بود به زمین انداخت و به ننه سرمای شب یلدا داد. خرگوشم هر چی برف روی تپه بود جمع کرد و برای ننه سرما اورد. کیسه ننه سرما پر از برف شد. ننه سرما سوزن و نخی برداشت و سوراخ لحافو دوخت. دوخت و دوخت. بعد لحافو روی شونش انداختو گفت: شما بچه‌های مهربونی هستین. از اینکه کمکم کردین که لحافمو پر 

 از پنبه کنم ازتون ممنونم. بعد ننه سرما با لحاف برفیش بالا پرید و دوباره به آسمون برگشت.

قصه عمو نوروز و ننه سرما برای شب یلدا

ننه سرمای شب یلدا و عمو نوروزسرما در روایت‌های کهن و ادبیات شفاهی، نمادی از تغییر و تحول در طبیعت و احوال آدمیان است که طی آن، ننه سرما به عنوان نماد سکون و انجماد می‌رود و عمو نوروز به عنوان نماد رویش و تازگی از راه می‌رسد.

عمونوروز یکی از نمادهای نوروز است. داستان عمو نوروز، داستانی عاشقانه‌است. عمو نوروز منتظر زنی است. آنها می‌خواهند با هم ازدواج کنند. بر اساس یک باور قدیمی، نامزد عمو نوروز از یک ماه به نوروز مانده، به دارکوب‌ها و چرخ‌ریسک‌‏ها می‌‏گوید که از برگ نورس درختان و گل های نوشکفته، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماهه ‌است ببافند.

در بعضی از افسانه‌ها ننه سرما و عمو نوروز هیچ گاه همدیگر را مشاهده نمی‌کنند و زن هیچ وقت در زمان آمدن عمو نوروز بیدار نیست؛ آن قدر خانه را روفته و روبیده و کار کرده که خوابش برده‌ و زن صاحب خانه ‌است و مرد مسافر؛ و این سفر همیشه ادامه دارد. در مورد دیگر تمام موارد مشابه است. با این تفاوت که عمو نوروز و ننه سرما همدیگر را فقط در آخرین لحظات تغییر سال می‌بینند و شانس با هم بودن را فقط در آن زمان دارند.

کرسی شب یلدا

کرسی جزو آن دسته از لوازمی است که یاد آور خاطرات زیادی برای افراد است. کرسی به خصوص در شب یلدا یکی از بهترین چیزها بو که خانواده را در کنار هم جمع می کرد.

مردم از اول دی تا 10 بهمن را چله بزرگ و از 11 بهمن تا 30 بهمن که 20 روز بود را چله کوچک می دانستند. شب یلدا آدب و رسوم مختلفی نزد مردم داشت، خاطره گویی، تفال به حافظ، شاهنامه خوانی، دورهم نشینی، خوردن آجیل، تنقلات، میوه و شیرینی از آداب و رسوم شب یلدا است.

در گذشته برای یلدا داشتن کرسی یک اولویت بود. در این شب همه به خانه بزرگترها رفته و دور کرسی می نشستند و بزرگترها حافظ و شاهنامه می خواندند و تا صبح یعنی زمان طلوع خورشید بیدار می ماندند. در شب یلدا هر خانواده با خود چراغی به منزل میزبان می برد و زمانی که همه این چراغ ‎ها در کنار هم جمع می شد منظره زیبایی از یک چلچراغ را درست می کرد.

در کنار کرسی و آنهم در شب یلدا خیلی به کودکان خوش می گذرد. قصه های بزرگ ترها ، خوراکی های گوناگون، گرمای لذت بخش کرسی و تجربه شیرین جمع شدن فامیل خاطرات خوشی برای کودکان خواهد ساخت.

حافظ خوانی در شب یلدا

از سنت های دیرینه این شب، حافظ خوانی و شاهنامه خوانی است که از قدیم الا یام در بین خانواده های ایرانی مرسوم بوده است. به این صورت که بزرگ جمع برای افراد دیگر فال حافظ می گیرد و اشعار عاشقانه حافظ را می خواند.

بنابراین در شب یلدا تنها شب نشینی و خوردن انواع خوراکی ها و میوه ها، این شب را لذت بخش و بسیار به یاد ماندنی نمی کند، بلکه داشتن لبخند و صفای دل و تفال به حضرت عشق، حافظ است، که به لحظات سرد زمستان، گرمی می بخشد.

چطور در شب یلدا فال حافظ بگیریم؟

کتاب حافظ در اکثر خانه ها وجود دارد، برای تفال زدن به حافظ ازکسی که شعر را به خوبی می خواند و می تواند تفسیر کند، بخواهید برای شما فال بگیرد.

برای فال گرفتن در شب یلدا:

ابتدا فاتحه ای بخوانید و سپس کتاب حافظ را ببوسید، در دل آرزوهای خود را بیان نموده و نیت کنید . نیت کننده معمولا حافظ را به خدا و معشوقه اش شاخ نبات قسم می دهد: ای حافظ شیرازی، تو محرم هر رازی، تو را بخدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر چه صلاح  و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا برآورده سازی و به طور تصادفی صفحه ای از کتاب حافظ بگشایید و با صدای بلند شروع به خواندن نمایید.

برای کودکان نیز فال بگیریم و آن ها را با حافظ و شعر ایرانی آشنا کنیم.

شب یلدا برای کودکان

تجربه ی شیرین شب یلدا برای کودکان

دنیای کودکان سرشار از ناشناخته هایی ست که حس کنجکاوی آنها را تحریک می کند. دنیایی لذت های کوچک خوشی های بزرگی را برای آنها به ارمغان می آورد. شب یلدا هم یکی از مناسبت های خاص و سنتی ایراینی ست که برای کودکان می تواند هیجان انگیز و جذاب باشد چراکه علاوه بر آشنایی با یک مفهوم جدید و متفاوت، با تعداد زیادی از خوراکی های خوشمزه ی یلدایی رو به رو خواهند شد که البته در صورت عدم توجه والدین می تواند برای آنها دردسر ساز باشد. از این رو در ادامه نکاتی را در خصوص تغذیه ی کودکان در شب یلدا بررسی خواهیم کرد.

بایدها و نبایدهای شب یلدا برای کودکان

اولین نکته ای که والدین در این شب باید به آن توجه کنند عدم زیاده روی کودکان در مصرف خوراکی ها و تنقلات شور است. از آنجایی که به طور معمول آجیل هایی مثل پسته و بادام و همین طور آجیل های مخلوط به صورت شور و تف داده هستند مناسب است که این گونه تنقلات به صورت خام تهیه شود تا برای کودکان ضرری نداشته باشد.

نکته ی بعد قابل توجه این است که بهتر است به جای تنقلات صنعتی پرضرر مثل چیپس و پفک، خوراکی های مفید و سالم مثل انواع آجیل و خشکبار و همچنین میوه های خشک شیرین مثل انواع مختلف چیپس میوه مصرف شود و به طور کلی تنقلات مضر با خوراکی های سالمی که سرشار از ویتامین و املاح معدنی مفید هستند جاگزین شود.

یک از نکات قابل ملاحظه برای والدین این است که در مصرف خوراکی هایی مثل پاپ کرن، ویت کرن و گندمک افراط نشود چرا مصرف زیاد آنها باعث سوء هاضمه، مشکلات گوارشی و دل درد خواهد شد.

تزیینات شب یلدا برای کودکان

کودکان دنیای خود را به خوبی می شناسند و جذب اشکال کارتونی و فانتزی خواهند شد از این رو می توان از تزئین های جذاب کودکانه برای ترغیب آنها به مصرف های غذاها و خوراکی های مفید در این شب استفاده کرد.

از جمله خوراکی هایی که در شب یلدا برای کودکان مفید است آجیل ها مخلوط خام ( بدون نمک) و یا تنقلات سالمی مثل گندمک است.

از طرفی، به دلیل اینکه معمولا در این شب بازار تخمه داغ است و معمولا کودکان خردسال توانایی شکستن تخمه و همراهی بزرگتر ها را ندارند می توانید مغز تخمه های مختلف و همچنین مغز پسته و بادام را به صورت اشکال فانتزی کودکانه تزئین کنید تا آن ها را ترغیب به خوردن و همین طور سرگرم کنید. این کار را می توانید برای انواع میوه های یلدایی مثل انار، هندوانه و … انجام دهید.

خوراکی های مفید شب یلدا برای کودکان

شب یلدا شب دورهمی انواع و اقسام تنقلات و خوراکی های جذاب و دوست داشتنی است که طعم و مزه ی هر کدام منحصر به فرد و غیر قابل اجتناب است به همین دلیل زیاده روی و پرخوری در این شب امری برای بزرگسالان امری عادی ست اما برای کودکان می تواند مشکل آفرین باشد به همین خاطر بهتر است خوراکی های مفید برای کودکان را بشناسیم و در خصوص تغذیه ی آنها در شب یلدا دقت نظر بیشتری داشته باشیم.

مغز تخمه: مغز تخمه آفتابگردان سرشار از ویتامین های E، سلنیوم و آنتی اکسیدان است که سلامت کودکان را  تضمین و آنها را از بسیاری از بیماری های ناعلاض مثل انواع سرطان ها، بیماری ها قلبی عروقی و مغز و اعصاب مصون نگه می دارد.

مغز تخمه ی کدو نیز دارای ویتامینA ، B و املاح معدنی همچون روی، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و آهن است که در تمام آنها در رشد کودک نقش موثری دارند.

کنجد شور یا خام: کنجد شور یک منبع عالی از مس است و علاوه بر این گروه ویتامین های B را دارا می باشد که باعث افزایش انرژی و جلوگیری از افسردگی در بچه ها می شود.

مغز پسته: از آنجایی که پسته سرشار از آهن است در رشد آنها نقش مهمی دارد به غیر از این این دانه دارای کلسیم، فسفر، پتاسیم و پروتئین است که هر کدام نقش موثری در سلامت کودکان دارند.

مغز بادام شیرین: همه ما با خواص بی نظیر بادام برای کودکان آشنایی داریم چه بهتر که این مغز مفید و مغذی را در شب یلدا برای کودکان فراموش نکنیم.

کاردستی شب یلدا:

گوی برفی برای شب یلدای کودکان

درست کردن این گوی های برفی ایده ای بسیار دوست داشتنی هستند. شما به یک ظرف در دار مربا یا ترشی یا... احتیاج خواهید داشت. بهتر است که درب ظرف شما نسبتا بزرگ باشد. شیشه را کاملا تمیز کنید. درب را باز کنید و روی آن هرچیز دلخواه، یک درخت کوچک یا یک حیوان کوچک (از اسباب بازی ها و عروسک های بچه ها استفاده کنید) یا یک میوه ی کاج، بچسبانید. میتوانید به کف درب ظرف پنبه بچسبانید (البته اگر نمیخواهید ظرفتان را پر از آب کنید). میتوانید هم با چسب و خورده های یونولیت یا اکلیل کف ظرف را بپوشانید. حالا داخل ظرف را از آب و اکلیل نقره ای پر کنید، دور درب را چسب زده و درب را بپسبانید. ظرف را برعکس کنید و اگر میخواهید آن را ترئین کنید. گوی برفی شما آماده است.

نقاشی هندوانه با مهر سیب زمینی ای برای شب یلدا

 یک کاردستی ساده ی دیگر درست کردن یک نقاشی و قاب کردن آن است. از یک سیب زمینی را برش زده و آن را  آغشته به رنگ قرمز کنید. بعد به صورت مهر روی قسمت های مختلف کاغذ بزنید. حالا با قلم و آبرنگ، یا با یک ماژیک سیاه هسته های هندوانه را بکشید و با رنگ سبز پوسته ی آن را بکشید. کاغذ رنگی شما آماده است. حتی میتوانید کادوی شب یلدایتان را در با آن کادو کنید.

ریسه هندوانه ی شب یلدایی

یک ایده ی ساده ی دیگر برای درست کردن کاردستی شب یلدا، ریسه هایی به شکل هندوانه است. با استفاده از دو نیم دایره با مقواهایی به رنگ قرمز و سبز یا صورتی و سبز و چسباندن آنها روی هم هندوانه ی شب یلدای شما آماده است. میتوانید با مقوای سیاه تخمه های هندوانه را ببرید یا با رنگ آنها را بکشید. با پانچ دو سر هندوانه ها را سوراخ کنید و با نخ یا کاموا یا هرچیز دلخواه به هم متصل کنید.

 شب یلدای کودکانه با کلاه بوقی هندوانه ای 

درست کردن کلاه بوقی بسیار ساده است. کافی است که مقوایی قرمز یا صورتی رنگ را به صورت یک سوم دایره برش بزنید، دقت کنید که زبانه ای برای چسباندن کلاه در نظر بگیرید. حالا میتوانید با ماژیک مشکی هسته های هندوانه را روی آن بکشید. مقوا را به صورت قیف بپیچانید و دو سر را روی هم آورده و چسب بزنید. با استفاده از یک کاغذ رنگی سبز، یک نوار سبز رنگ درست کنید و در قسمت پایین کلاه بپسبانید. کلاه بوقی شب یلدای شما آماده است.

با اشکال گوناگون برای شب یلدا میتوان برای آموزش بعضی از اشکال هندسی و تقویت رنگ آمیزی کودک استفاده کرد. حتی از شکل اجیل ها نیز میتوان ایده گرفت و برای تثبیت اشکال هندسی بهره برد. در زیر چند تصویر برای رنگ آمیزی و آموزش اشکال هندسی ارائه می شود.

کاربرگ های رنگ آمیزی برای شب یلدا: