برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
96653a79-ee25-4544-b03c-48f7b45c7aa0.jpg

اخلاق یعنی چه؟

اخلاق در معناي عرفي يعني لايه اي از رفتار انسان که در رفتار او با ديگران پديدار مي شود. وقتي مي گوييم فلاني اخلاقش خوب است يعني او داراي صفات پسنديده است که باعث شده ديگران نسبت به شخصيت و رفتار او احساس خوبي داشته و در امان باشند از يک بعد، اخلاق يعني بهبود روابط انسان با خدا، خود و ديگران. همه بخش هاي اخلاق بايد در نهايت به يک هدف ختم شوند و آن هدف،‌ قرب الهي است

«معناي عرفي اخلاق»

اخلاق جداي از معناي اصطلاحي آن معنايي عرفي دارد که بديهي است. اخلاق در معناي عرفي يعني لايه اي از رفتار انسان که در رفتار او با ديگران پديدار مي شود. وقتي مي گوييم فلاني اخلاقش خوب است يعني چه؟ يعني او داراي صفات پسنديده است که باعث شده ديگران نسبت به شخصيت و رفتار او احساس خوبي داشته و در امان باشند ؛ او سراسر صلح و آرامش است. و هنگامي که از شخصي به عنوان بد اخلاق ياد مي کنيم يعني کسي که داراي تشعشعات منفي بوده و صفات منفي او همه را از گرد او فراري داده و اطرافيان، از بودن با او لذت نمي برند

 

«معناي اصطلاحي اخلاق»

اخلاق جمع «خُلق»و «خُلق»، به معناى خوي و خصلت است به معناي صفات دروني در مقابل خَلق که هيأت و شكل ظاهرى و جسمى آدمى است كه با چشم ديده مى ‏شود. خُلق و خوى، آن دسته از صفات را در برمى‏ گيرد كه در نفس راسخ باشند و به راحتي زايل نشوند، به گونه‏ اى كه انسان، بى درنگ و بدون انديشه، كار پسنديده و يا ناپسندى را انجام دهد

«خُلق»، صفتي نهادينه شده در درون انسان است؛ چه بسا كسى در نهاد خود، بخشنده باشد، اما بخشش نداشته باشد؛ زيرا مالي ندارد و يا براى بخشندگى او، باز دارنده‏اى وجود دارد و چه بسا كسى بخيل باشد، ولى بر خلاف ميل و خلق خود، از روى ريا مالى را ببخشد

 

«جايگاه اخلاق»

اخلاق از اهميت بسيار زيادي برخوردار است بدان اندازه که پيامبر اسلام فرمود: من براي تکميل کردن خوبي هاي اخلاقي مبعوث شدم

اولين نمودي که از يک شخص در جامعه ظاهر مي شود اخلاق آن فرد است. اخلاق، زباني بين المللي دارد و مي توان با آن هر انساني را تحت تأثير قرار داد. اگر جامعه اي با اعتقادات ما مشکل داشته باشد مي توان از طريق اخلاق به آنان نفوذ کرد. فضائل اخلاقي مطلق است و همه آن را مي پسندند. زبان امروز دنيا زبان اخلاق است

دين اسلام براي اخلاق، جايگاهي بس رفيع قائل است و منابع اسلامي مملو از آموزه هاي اخلاقي است. هيچ دين و آئيني مانند اسلام و خصوصا شيعه از لحاظ آموزه هاي اخلاقي از غنا برخوردار نيست. تمام فضاهاي اخلاقي که براي يک انسان ممکن است پيش بيايد در دين اسلام بيان شده و از غناي بسيار عجيبي برخوردار است به حدي که هيچ دين و آئيني اين غنا را ندارد حتي دين مسيحيت که معروف به دين محبت است در بسياري از مسائل اخلاقي هيچ راهکار و دستورالعملي ندارد. در کتاب مقدس- مخصوصا در امثال سليمان- مسائل اخلاقي زيادي مطرح شده اما همه اين ها در مقابل درياي روايات و آيات اخلاقي اسلام هيچ است

 

«اخلاق و قرب الهي»

از يک بعد، اخلاق يعني بهبود روابط انسان با خدا، خود و ديگران. همه بخش هاي اخلاق بايد در نهايت به يک هدف ختم شوند و آن هدف،‌ قرب الهي است

 اخلاق، بر اساس روابط انسان : 

1) اخلاق بندگي: انسان نسبت به خالق و آفريدگار خود، وظايف اخلاقي دارد. هر كسي احساس مي کند هر چه دارد از خداي متعال است و تنها با عبادت معبود حقيقي هستي آرامش مي يابد. فضايل و رذايل مربوط به رابطه انسان و خدا در اخلاق بندگي مشاهده مي گردد. فضايلي مانند شكر، توكل‌،‌ ايمان، عبادت، اخلاص،‌ تسليم، تقوا ‌و...در اين قسم جاي دارد

2) اخلاق فردي: هر انساني نسبت به خود نيز وظايفي دارد. فضايل و رذايل مربوط به حيات فردي انسان ها، فارغ از رابطه با غير در اخلاق فردي بحث مي شود

فضايل صبر، شجاعت، حسن تدبير، شهامت، حلم،‌ عفت،‌ حيا، زهد، قناعت و... و رذايلي از قبيل جبن، تهور، عجله، غضب، عجب و ... در اين بخش خواهد آمد

3) اخلاق اجتماعي: يكي از مهم ترين بخش ها و وظايف اخلاقي يك مسلمان، ارتباط اخلاقي او با جامعه و محيط پيرامون است (اعم از محيط خانواده و جامعه). فضايل و رذايل ناظر به رابطه فرد با ساير انسان ها در اخلاق اجتماعي مورد بحث قرار مي گيرد

سخا، كرم،‌ ايثار،‌ حسن معاشرت، عدالت و انصاف، امانت داري، حفظ لسان،‌ صداقت، تشكر،‌ نرم خويي، كتمان عيوب،‌ ظالم نبودن، اصلاح بين مردم،‌ فتوت و مروت بخش كوچكي از فضايل اخلاق اجتماعي و حب جاه و مدح، تعصب و قوميت گرايي،‌ حسد،‌ ظلم، انتقام،‌ تند خويي، تجسس، استهزاء،‌ بهتان،‌ غيبت و ...بخشي از رذايل اين قسم است

4) اخلاق محيط زيست: تشويق و سفارش اسلام بر حفظ و گسترش درخت كاري و نكوهش اين دين مبين در مورد شكار و صيد، نشان دهنده توجه اين دين به محيط زيست است. سفارش به آزار ندادن حيوانات اهلي و داستان هاي واقعي فراوان در مورد توجه انسان ها به حيوانات و در پي آن،‌ مشمول رحمت خداوند قرار گرفتن، نمونه بسيار كوچكي از اين توجه است

به طور كلي اسلام براي تمامي ارتباطات آدمي، برنامه اخلاقي ارائه كرده است و اين نمونه اي از جهان بيني اخلاقي است. ارائه نظام اخلاقي از خصوصيات بارز يك دين برتر است كه دين اسلام آن را داراست. وقتي به منابع اسلامي از قبيل قرآن، روايات و ادعيه مراجعه مي كنيم در جاي جاي اين منابع، قطعه اي از اين برنامه اخلاقي را ملاحظه مي نماييم

جامع نگري اسلام،‌ صفت يگانه اي است كه به جرأت مي توان گفت هيچ ديني اين ويژگي را ندارد. اين دين در تمام ابعاد زندگي بشر با برنامه اي كامل وارد شده است. اگر جامعه مسلمانان از عقب ماندگي نسبي برخوردار هستند، اشكال از خود آنان است نه از اسلام

اسلام به ذات خود ندارد عيبي هر عيب كه هست از مسلماني ماست

 

«علم اخلاق»

علم اخلاق، راه هاى آراسته شدن به خصلت هاى نيك و دورى گزيدن از خصلت هاى ناشايست را به ما نشان مى‏ دهد

موضوع اصلى علم اخلاق، نفس انسانى است، كه محل استقرار خوي هاى نيك و بد است و سبب انجام كارهاى پسنديده و ناپسند مى‏ گردد. «تهذيب اخلاق»، «تهذيب نفس» و «تزكيه نفس» بيان ديگرى است از علم اخلاق

روی این مطالب کلیلک کنید و حتما بخوانید 

چطور خوش اخلاق باشم؟

10 خصوصیات انسان های خوش اخلاق

پنج نکته مهم کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای

 شهيد مطهرى مى ‏نويسد : 

«اخلاق عبارت است از علم زيستن، يا علم چگونه بايد زيست .... در حقيقت، چگونه زيستن دو شعبه دارد: شعبه چگونه رفتار كردن و شعبه چگونه بودن. چگونه رفتار كردن، مربوط مى ‏شود به اعمال انسان (كه البته شامل گفتار هم مى ‏شود) كه چگونه بايد باشد و چگونه بودن، مربوط مى‏شود به خويها و ملكات انسان كه چگونه و به چه كيفيت باشد...». 1))

رفتار در ساختن چگونگى خلق و خويها تأثير دارد و خلق و خوي ها در چگونگى وجود انسان. دانشمندان در تأثير رفتار در پديد آوردن خوى آدمى، مى‏ گويند: اگر يك تكه كاغذ، پارچه و يا لباس را تا كنيم، آنها گرايش به باز شدن دارند. يعنى مى‏ خواهند به اصل خود بر گردند. رفتار آدمى نيز، چنين است كه اگر كار جسمى، يا روانى، يك بار به وسيله بدن انجام شود، از آن پس، دگرگونى مخصوصى در ساختمان بدن، يا مغز انجام مى‏پذيرد كه بعدها تجديد آن را آسان مى‏ سازد، ولى اين دگرگونى ساختمان بدن، خود نمى‏ تواند ابتكار انجام عمل را به دست بگيرد و يا به تنهايى عادتى را به وجود آورد، نياز به انگيزاننده خارجى دارد. (2) طبيعى است اگر رفتارى تكرار شود، عادت و خوي هاى خاصى را پديد مى‏ آورد

فرقى كه در ديدگاه حكماى اسلامى و دانشمندان غرب ديده مى‏ شود، بر خاسته از سمت و سو و گرايش هايى است كه در تعريف اخلاق وجود دارد

دانشمندان اسلامى، بيشترين توجه را به چگونه بودن دارند، ولى دانشمندان غرب از چگونه رفتار كردن سخن مى‏ گويند

واژه علم اخلاق، در تفكر غرب، به سه معناى جداى از يكديگر، امّا هماهنگ با يكديگر و مربوط به رفتار انسان، به كار مى ‏رود.

1) روش عام، يا راه زيستن

2) مجموع قواعد رفتار يا قانونهاى اخلاق

3) تحقيق در مورد راههاى زيستن و قواعد رفتار

تحقيقاتى كه دانشمندان غربى انجام داده‏ اند، مربوط به رفتار و تأثير عوامل گوناگون در آن مى‏ شود. امّا دانشمندان اسلامى روى تعديل و برابر كردن غرايز و مبارزه با نفس و تهذيب صفات دروني كار كرده‏ اند

 

«رذايل اخلاقي»

در صورتي که خداي ناکرده صفت رذيله اي درخود يافتيد با استفاده از روش هاي کاربردي و دستورالعمل هاي که در کتب اخلاقي آمده است به درمان و معالجت نفس خويش بپردازيد. البته در اين مسير استعانت از خداي متعال و توسل به اولياي معصومين(ع) نبايد فراموش شود


خاطره کلاه کج

خاطره کلاه کج

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود