برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
یکی از جالب ترین بخش ها در حوضه روانشناسی اجتماعی به نظریه Transactional Analysis یا به عبارت دیگر تحلیل تراکنشی که بیشتر این نظریه با عنوان تحلیل رفتار متقابل در ایران شناخته شده است،اختصاص دارد. تئوری تحلیل رفتار متقابل پس از مطرح شدن در بین روانشناسان به سرعت گسترش پیدا کرد.حسن این نظریه در مقابل روش های کلاسیک درمانی در روانشناسی دوری آن از تکلف های قبلی و تخصصی تر بودن و ابهام کمتر در نتیجه ارتباط بیشتر انسان ها با این تئوری و قابلیت فهم پذیری بالاتر وسریع تر آن بود. گرچه این نظریه اولین بار توسط اریک برن (روانپزشک آمریکایی کانادایی درسال ۱۹۵۰ میلادی) ارائه گردید ولی بعدها به وسیله کتاب هایی همچون وضعیت آخر اثر تامس ای. هریس (۱۹۹۵-۱۹۱۰) بیشتر به افراد معرفی شد و به دلیل روشهای کاربردی و واقعبینانه آن بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفت. آشنایی با این نظریه شما را مسئولیت پذیرتر میکند و به مرور قانع خواهید شد صرف نظر از اتفاقات گذشته یتان شخصیت مستقلی دارید و چنانکه در ادامه توضیح خواهیم داد شخصیت شما از ابعادی تشکیل شده که با شناخت آن ها و ایجاد تعادل و توازن لازم میان انواع حالت های "خود" میتوانید مالک و خالق آینده یتان باشید و همچنین تراکنشهایتان را (کنش های اجتماعی که از شما انتظار پاسخ دادن میرود) با دیدگاه "من خوب هستم، شما خوب هستید" انجام دهید. با توجه به اینکه در نظریه رفتار متقابل از از ارائه مفاهیم پیچیده اجتناب شده است به همین میزان مقدمه اکتفا میکنیم و برای فهم و تفسیر رفتارهای پیچیده انسانی به توضیح حالات خود میپردازیم.
هرکدام از ما در حالت های مختلف،رفتار های متفاوتی از خود نشان میدهیم؛ طبق نظریه برن همگی این رفتار ها بسته به ساختار حالات شخصیتی درون خودآگاه هریک ازماست که با یکدیگر فعل و انفعالاتی را تجربه میکنند. این جاست که والد،بالغ و کودک (یعنی سه حالت خود) به عنوان پایه تحلیل تراکنشی مطرح میشوند که هر کدام نقش های رفتاری خاصی را دارند.سه مفهوم (والد،بالغ و کودک) پس از مطرح شدن به زمینههای روان درمانی و تحصیل و حتی در گفتگو های روزمره بسیاری افراد راه پیدا کرده اند و سوژه بسیاری از فیلم های مرتبط با خود شدند. این بخش از شخصیت ما همان قسمتی از ماست که به تکرار آنچه در کودکی انجام داده ایم می پردازد. کودک درون هر فرد ممکن است مهر طلب،قربانی یا آزارگر باشد که همه ی حالت گفته شده الگوهای رفتاری کودک نامیده میشوند.همچنین کودک به چند بخش مختلف مانند تربیت شده،منزوی و... دسته بندی میشود. این بخش همان جایی است که ما از انجام کاری صرف نظر میکنیم یا اینکه آن را انجام میدهیم اما برای هیچ کدام از رفتار های منفعلانه یا فعالانه خود نسبت به هر پدیده ای توجیه منطقی نداریم و صرفا بدلیل تقلید ناخودآگاه از والدینمان هنجارهای خود را سازمان میبخشیم. آن بخشی از ما که بارفتارهایی عقلانی عجین شده و هر رفتاری را با توجه به زمان و مکان انجام میدهد و سبک تصمیم گیری کاملا منطقی دارد بالغ ما را تعریف میکند.
تقویت بالغ در رفتار متقابل بسیارمورداهمیت است.تنها افراد کمی هستند که ارزش های خود را در فریم عقل و منطق میسنجند و بالغ آن ها به خوبی در رفتارشان ظهور یافته است. رشد وتوجه به بالغ درهرفرد از آن جهت از اهمیت ویژه برخوردار است که این قسمت از خود حل مسائل به روش منطقی میداند به عبارت دیگر بالغ همان قوه عقل و خرد است که در اصطلاح های عامیانه نیز از آن یاد میشود. همچنین بخوانید : مقدمه ای برحل مسئله باوجود اینکه والد،بالغ و کودک ممکن است به تنهایی بتوانند با چیره شدن برهم در تراکنش ها رفتار کنند و شیوهء زندگی و حل مسئلهء خود را داشته باشند اما با توازن در آن ها و شناخت درستشان میتوان به سطح بهتر و بالاتری در تحلیل رفتار متقابل دست یافت.حتی بالغ هم با وجود تمامی ویژگی های خوبش در Mutual بدون کمک والد و کودک ممکن است دچار مراوده هایی از جنس مکمل و خالی از هیجان و شادی شود بنابراین نحوه کارکرد و نقش اساسی والد،بالغ و کودک باید با دقت بالایی در تحلیل رفتار متقابل مورد بررسی قرار بگیرد.
خودآگاه ما مجموعه ای کامل از فکرها،احساسات و در نهایت رفتارهایی است که تجربه کردیم.کودک
رفتارهای عجولانه،دمدمی مزاج بودن،علاقه به تجربه کردن،بخش های مربوط به خلاقیت و شادی و کنجکاوی همگی مربوط به کودک میشود.
افرادی که خویشتن داری کمی دارند یا زیاد به فکر آینده نیستند معمولا در این بخش از خود در اغلب حالت ها قرار دارند و کودک آن ها بسیار چیره تر از والد و بالغ آن هاست. والد
بخش والد درون هرشخص باورهای تقلید شده و خشکی است که خود را به دو شکل والد حمایتگر مهربان (مثبت و منفی) و کنترلکننده (مثبت و منفی) بروز میدهد.
اینکه پدرومادر شما چه رفتاری داشته اند در نحوه بروز والد و عادت هایی که والد دارد کاملا تعیین کننده است.
والد درون ما قانونمدار است و بدون توجه به عقل و احساس به رعایت هنجارها و باور های مورد قبولش(که تقلید شده از والدین خودش هستند)مبادرت میورزد. بالغ
سخن آخر